پنجم بهمن ماه سال 58 فقط یکی از روزهای عملیات غرور آفرین کربلای 5 نیست، بلکه سالروز رای تاریخی ملت ایران با قاطعیت 76 درصد به آقای ابوالحسن بنی صدر نیز هست. آیت الله زاده ای که با حضرت امام رحمت الله علیه وارد کشور شد و در تبلیغات تلویزیونی خود به گونه ای وانمود نمود که امام را متمایل به خود نشان دهد. مردم ایران نیز به او اعتماد کردند و از 14 میلیون و صد هزار و اندی رایی که به نظام جمهوری اسلامی داده شد بیش از ده میلیون و هفتصد هزار رای نصیب آقای ابوالحسن بنی صدر گردید (آمار کامل اینجا). امام اما نه تنها بعدا اعلام کرد که به او رای نداده است بلکه از همان اول شروع به نصیحت او نمود و با این جمله آغاز کرد که حب الدنیا رأس کل خطیئه. حزب جمهوری اسلامی که کمی دچار تردید در معرفی نامزد شده بود پس از تشکیک منافقینی که پشت بنی صدر سنگر گرفته بودند نسبت به اصالت ایرانی جلال الدین فارسی و منتسب نمودن او به افغانستان مجبور شدند برادر حسن حبیبی را به عنوان نامزد خود معرفی نمایند. حبیبی نیز از تخریب در امان نماند و در نهایت مردم به جای رای به نامزد حزب جمهوری (که تشکیل شده از کادر اصلی شاگردان مومن و زندان رفته ی امام راحل برای پیروزی انقلاب بود) به ابوالحسن بنی صدر رای دادند. (شاید اگر فیلم های تبلیغی آن روزگار از آرشیو صداوسیما بیرون کشیده شود و به جوانان نشان داده شود بسیار آموزنده باشد) به هر حال منافقینی که سالها برای انقلاب کادرسازی و برنامه ریزی کرده بودند همه از بنی صدر حمایت کردند و دور او را گرفتند. بعد از پیروزی بنی صدر، وی متاسفانه تقوای سازمانی را رعایت نکرد و در حلقه ی شیاطین منافق اسیر شد. اعضای حزب جمهوری اسلامی از رای ملت جا خوردند که چطور به نامزد حزب جمهوری اسلامی که پدر معنویشان مرد با نفوذ و سلطان قلبهایی چون امام راحل بود رای ندادند. مردم اما هنوز تجربه ی کافی برای شناخت دغل بازی ها و جریان شناسی اطرافیان نامزدها را نداشتند و هنوز نمی دانستند حزب جمهوری اسلامی وقتی نامزد معرفی می کند چه پیشنهاد پر خیر و برکتی است. اما از طرفی خدای متعال برنامه ی دیگری برای افاضه ی رحمت به این ملت محبوبش در نظر گرفته شده بود(یحبهم و یحبونه)، برنامه ای که شاید امام راحل از آن خبر داشت. وقتی اعضای حزب با ناراحتی نزد امام رفتند امام فرمود بروید مجلس را بگیرید مجلس مهمتر است. شکر خدا حزب جمهوری اسلامی در انتخابات مجلس خوش درخشید و بعدها در عزل بنی صدر یاران امام در این حزب میوه ی گوش دادن به فرمان پیر مرادشان را تناول کردند. اما امام از انتخاب بنی صدر راضی بود. حتی فرماندهی کل قوا را هم به او داد. یاران تعجب کردند و بعضا از کارشکنی های بنی صدر و منافقین به امام شکوه می بردند، امام اما در خشت خام چیزی می دید که اعضای حزب زود بود ببینند. یک بار که هلی کوپتر بنی صدر در مناطق غربی دچار سانحه شد امام نجات بنی صدر را از الطاف خفیه ی خدای متعال دانست و برای نجات او پیام صادر فرمودند(به نقل از اینجا و اینجا ). خیلی ها اما نمی دانستند چرا امام چنین حرف هایی می زند و چنین رفتاری نشان می دهد، دل اعضای حزب جمهوری اسلامی از بنی صدر خون بود و به قول امام خامنه ای یک سینه حرف موج می زد در دهان اعضا.
شرایط سختی بود....
هیچ کس نمی دانست که جنگ سختی در پیش است و باید برای ایستادگی هشت ساله در این جنگ اول منافقین خطرناک درون نظام تصفیه شوند تا این سنگر بتواند هشت سال در مقابل دشمن بایستد و مقاومت کند. آن روزها منافقین هر روز چوب جدیدی لای چرخ انقلاب اسلامی می گذاشتند یک روز گرانی یک روز احتکار یک روز ترور، یک روز غائله 14 اسفند و ... جالب است این روزها هم چوبهای لای چرخ پیشرفت کشور زیاد شده است...
شاید جنگی در پیش است...
شاید قرار است منافقینی تصفیه شوند....
شاید رای آوردن برخی باز هم از الطاف خفیه ی الهیست، ...شاید این بار هم قرار است برخی شیاطین منافق به واسطه ی رای آوردن افرادی که تقوای سازمانی لازم را ندارند هار شوند و در لوای ریاست او، ذات پلید خود را برای مردم آشکار کنند. این سنت شیطان است که وقتی خدای حکیم و دانا کمی به حزب شیطان میدان می دهد شیطان به آنها می گوید لا غالب لکم الیوم... و چون بادکنکی در آنها دمیده می شود و نمی دانند این باد شدن برای رشد و پیشرفت نیست بلکه زمینه ای است برای آماده شدن برای ترکیدن.
وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّی جارٌ لَکُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَکَصَ عَلى عَقِبَیْهِ وَ قالَ إِنِّی بَریءٌ مِنْکُمْ إِنِّی أَرى ما لا تَرَوْنَ إِنِّی أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدیدُ الْعِقابِ (سوره مبارکه انفال آیه ی 48)
ان شاء الله که برادر روحانی از سنخ افراد ضعیف النفسی چون بنی صدر نیست و به سرنوشت او دچار نشود و تقوای سازمانی را رعایت کند وخود را و دولتش را از نفوذ شیاطین در حلقه ی اطافیانش به کمک اتصال با استوانه های تقوا و دینداری چون علامه جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی حفظ کند. البته شیاطین قطعا حتی شب ها نمی خوابند تا در این دولت نیز نفوذ کنند اما دعای همه ی نیروهای حزب الله همان گونه که پشت سر دولت احمدی نژاد بود پشت سر این دولت هم خواهد بود ان شاء الله برادر روحانی از شر شیاطین حفظ شود..
برادر حسن روحانی در کنار محمود احمدی نژاد
نگاه دیگری هم هست که می گوید شکر خدا این انتخابات نشان داد که ما حداقل بیش از 4 میلیون خواص اهل حق داریم (یعنی از 676 هزار نفری که در سال 58 به حبیبی رای دادند به چهار میلیون و صد و خرده ای هزار نفر رسیده ایم)و بسیاری دیگر که تحت تاثیر گفتمان اسلام ناب هستند البته برخی نیز هنوز در عمق جریان شناسی اشخاص بعد از انقلاب آنچنان عمیق نیستند و بسیاری هنوز جریان های سیاسی کشور را به درستی نمی شناسند و در سیاست جزو عوام هستند..