سنگر مجازی جنگ نرم و دفاع از اعتقادات شهید عبدالله خسروی لرستان

یادداشت تحلیلی و خاطره، پوستر، مصاحبه، کلیپ صوتی، فیلم سینمایی و مستند ، بازی و....

سنگر مجازی جنگ نرم و دفاع از اعتقادات شهید عبدالله خسروی لرستان

یادداشت تحلیلی و خاطره، پوستر، مصاحبه، کلیپ صوتی، فیلم سینمایی و مستند ، بازی و....

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هیئت عزاداری» ثبت شده است

با سلام و عرض تحیت

بسیاری از نکات فرهنگی در کشور ما هستند که صد ها نکته ریز سازنده و اثرات مثبت به مرور توسط اهل معرفت و فرهنگ در آنها کارسازی شده است اما چون این حقایق مکتوب نشده است بسیاری از ما خیلی ساده با این گوهرهای فرهنگ ساز برخورد می کنیم. جا دارد ده ها کتاب در باب حقایق و فرهنگ نذری و هیئت و مسجد و سفره های ما و دید و بازدید ما و حتی ضرب المثل های روزمره جامعه شیعی ایران نوشته شود تا دشمنان به راحتی این زمردهای فرهنگی را از دست ما خارج نکنند.

برادر محمدی نژاد در این باره به توفیق الهی قلم به دست گرفته است و یادداشت زیر را تنظیم نموده است که ضمن تشکر از این عزیز حوزوی در ادامه  تقدیم می گردد. پیش تر هشت قسمت از این یادداشت ها تقدیم شده بود که شکر خدا با تکمیل مجموعه ر ادامه همه ی ۱۴ قسمت تقدیم می گردد. ان شاء الله دوستانی که در مورد هیئات ایده های ناب و نو دارند در بخش نظرات بحث را با مطالب خود تکمیل نمایند.


یادداشت هایی در مورد هیات (قسمت اول)

بسم الله الرحمن الرحیم

یادداشت­ هایی در مورد هیات

بی شک «هیات» یکی از قوی ترین مراکز دینی و معرفتی شیعه بوده و هست و نقش آن در بالا رفتن معنویت فرد و اجتماع بی بدیل است. یک هیات مذهبی اگر بتواند با استفاده از روشی صحیح، عالمانه و عاشقانه حرکت کند خواهد توانست بیشترین نقش را در رشد و تعالی جامعه اسلامی داشته باشد که هیچ حرکت و تشکلی به پای آن نخواهد رسید و توان رقابت با او را نخواهد داشت.

از آنجا که نگارنده این سطور (۱)  سالیان متمادی، عهده دار تاسیس، مدیریت و همراهی با هیات­های مذهبی بوده، در ۱۴ قسمت که دارای  ۵ نکته کاربردی و مهم است با استفاده از عباراتی مختصر و مفید، آنچه رشد و سلامت یک هیات مذهبی را تضمین می کند بیان خواهد کرد. ان شا الله این مباحث بتواند برکاتی برای اینجانب و خوانندگان محترم داشته باشد.

قسمت اول: ارکان و ساختار  هیات

یک) عالم ربانی

درخواست جدی از عالمی ربانی و اسلام شناس برای حضور، همکاری و نظارت بر هیات و در صورت عدم امکان حضور ایشان، ارائه گزارش ماهانه و بهره گیری از نظرات وی و در غیر این صورت بهره گیری از روحانیان فاضل و کارشناسی که بتوانند ارتباط هیات را با عالمان ربانی حفظ کرده و منویات، رهنمودها و مبانی فکری ایشان را به مدیران و اعضای هیات انتقال دهند و همچنین خود ایشان نیز در مواقع ضروری به ارشاد و مشاوره با مدیران هیات ها بپردازند.

دو) جلسات اخلاق

برگزاری جلسات اخلاق ماهانه با عالمی ربانی که تمامی اعضا یا لا اقل اعضای اصلی هیات بتوانند در این جلسات حضور داشته باشند و در صورت عدم امکان حضور در محضر یکی از عالمان بزرگ، توزیع کتاب­ها یا سی دی های اخلاقی عالمی ربانی با راهنمایی یک روحانی فاضل و اخلاقی که به عنوان مشاور هیات انتخاب شده است.

سه) مشاوری عالم و فاضل

استفاده و مشاوره دائمی با روحانی­ ای فاضل و مورد تایید که بتواند در مواقع لزوم نکات جزیی تر را با اعضا مطرح کند و از نزدیک با امور هیات آشنا باشد.

چهار) انتخاب سخنران

چون سخنران و سخنرانی نقشی بسیار مهم در شکل گیری فکر مردم دارد؛ لذا دعوت به سخنرانی از روحانیونی که تخصص و روحیات آنها مناسب با فضای هیات و الزاما معمم باشند – برای برنامه های هفتگی و مراسم خاص سالیانه هیات مثل ایام محرم و فاطمیه – باید زیر نظر روحانی­ ای باشد که عهده دار مشاوره هیات است.

توجه: مشاور محترم هیات سعی کند از طلبه غیر معمم برای سخنرانی استفاده نکند مگر در صورت کمبود روحانی معمم در منطقه یا ضرورتی دیگر و در هر صورت طلبه های عزیز غیر معممی هم که در هیات به اضطرار سخنرانی دارند به جهت سوء استفاده هایی که ممکن است پیش بیاید ( این رویه باعث شود کسانی هم که  طلبه و کارشناس دینی نیستند با استفاده از مطالعات پراکنده کتاب های دینی و نداشتن مبانی نظری و عملی صحیح در سایر مجموعه ها به اغفال و سود جویی بپردازند) حتما روحانی بودنشان را برای مخاطبان اعلام کنند.

پنج) مدیران کارآمد

در راس هر یک از بخش های هیات اعم از اجرا، محتوا، تدارکات، روابط عمومی و … باید مدیری متدین و کارآمد باشد.

 

قسمت دوم: اصول مدیریتی و اجرایی هیات

 یک) نقش مدیر اجرایی در هیات

نقش مدیر و مبانی فکری او در شکل گیری و آینده هیات بسیار مهم است. چه بسا هیاتی که به جهت حضور شخصی احساسی  یا بد سلیقه یا بی اطلاع از روح دین، باعث انحراف افراد زیادی شده است.

توجه: معمولا می توان از روحیات و رفتار افراد یک هیات تشخیص داد که مدیر آن هیات دارای چه نگرش یا رفتاری است؛ به خصوص اگر مدیر هیات مورد تایید و محبوب اعضای  آن هیات باشد تاثیرات زیادی بر روحیه و رفتار جمع خواهد گذاشت. انقلابی بودن مدیر، توجه مدیر به احکام و شرع مقدس، تواضع مدیر، احترام او به مهمانان، احترام او به علما و شهدا و سادات و …  حتی گرایشات علمی و عملی هر کدام از مسائلی است که اگر در مدیر باشد می توان در دیگران هم مشاهده کرد؛ بنابراین هیاتی که مدیر سالم و با تقوایی دارد معمولا از بسیاری انحرافات مصون است.

دو) ویژگی ها و شاخصه های اصلی مدیریت

مدیر هیات باید فردی عاقل، باتقوا، آشنا به احکام اسلام، ایثارگر و فداکار، انقلابی، خوش سابقه، مردمی و مومن باشد و از همه مهم تر ارادت ویژه به اهل بیت علیهم السلام داشته باشد.

سه) شخصیت حقیقی مدیر

در مدیریت یک هیات آنچه مهم تر است جایگاه حقیقی مدیر است نه جایگاه حقوقی او؛ یعنی مدیر هیات باید بدون در نظر گرفتن جایگاهش شخصیتی واقعی داشته باشد. مهربانی، متانت، نجابت، پرکاری و صلابت مدیر در پیشرفت یک هیات بسیار موثر است.

چهار) عهده دار بودن نقش اصلی در انتخاب خادمان

مدیر هیات نقش کلیدی در انتخاب اعضای اصلی، اجرایی و به خصوص خادمان هیات دارد. باید خادمان هیات افرادی عاقل، خوش برخورد و خوش فهم، مودب ترین اشخاص و متواضع ترین ها، جا افتاده  و معتقد به آیین­ های سنتی باشند.

توجه: خادمان هیات های مذهبی در گرایش و علاقه مندی مردم به اهل بیت علیهم السلام بسیار نقش دارند و نوع برخوردشان به خصوص ادب و تواضعشان در مقابل مهمانان و عزاداران (هرکه میخواهند باشند؛ غنی و فقیر؛ رئیس و مرئوس؛ کارمند و مدیر؛ عالم و غیر عالم و …) بسیار روی دیگر اعضا موثر است و دیگر اعضا نیز با دیدن اعمال و برخورد آنان احترام به دیگران را یاد می­گیرند.  ناتوانی خادمان هیات در برخورد صحیح می­تواند آسیب جدی به هیات وارد کند. برای مثال: اگر خادمان اصلی وخوشامد گویان یک هیات با افراد و مهمانان به صورت گزینشی برخورد کنند و غریبه ها را غریبه ببینند نه محب و دوست دار اهل بیت ع و نگاه و عینکشان خط کشی شده و محدود باشد، از علما، روحانیون، سادات، مداحان، فقرا، پیر مردها و جوانان و نوجوانان تازه وارد ، آن طور که شایسته است استقبال نکنند، نشان از این دارد که نگاهشان به محبین و مهمانان هیات نگاه دینی خالص نیست و نگاه کوتاه و ضعیف تشکیلاتی و تعصبات هیاتی است که مانع رشد خود و دیگران خواهد بود.

یک خادم یا مدیر هیات باید نهایت ادب را به تمام وارد شوندگان به جلسات اهل بیت ع داشته باشد و در عین حال بین پیش کسوت و تازه وارد؛ عالم و غیر عالم؛ مداح و غیر مداح هم اگر فرقی قائل می­شود و مثلا برای پیر مردها علاوه بر احترامی که برای همه قائل است احترام بشتری قائل می شود نشان از شناخت و معرفت دینی او دارد و برگرفته از دستور اسلام است که برخی از افراد احترام بیشتری دارند چون دین و مذهب ما برای علما، سادات، ذاکران و شاعران اهل بیت ع ، پیرمردها، فرزندان شهدا و پدر و مادر و خانواده شهدا، جانبازان و ایثارگران، بچه های یتیم و … ارزش ویژه­ قائل شده است او هم با نگاه توحیدی و معرفتی خویش این کارها را انجام می­دهد.

اگر در هیاتی مداح مهمان و جدیدی وارد شد خادمان باید او را احترام خاص کنند و مداح دائمی هیات از او استقبال کند و او را برای مداحی دعوت کند؛ همین طور اگر یک عالم و روحانی سر زده وارد هیات شد باید خادمان هیات او را به جایگاه مناسبی راهنمایی کنند و حتی برای سخنرانی به او تعارف بزنند و پذیرایی کنند (هم اکنون در برخی شهرهای کشور رسم چنین است که اگر یک روحانی وارد مسجد یا حسینیه ای میشود سخنران آن جلسه مجلس را برای او خالی می­کند و با احترام او را در جایگاه خود می­نشاند و اگر می فهمند که یکی از علما وارد شهرشان شده او را به صورت خاص برای شرکت در جلساتشان دعوت می کنند و خود به استقبال او می­روند) اگر پیرمردها وارد شدند برایشان صندلی بیاورند و احترام کنند؛ چایی بیاورند، دستش را بگیرند و در جایگاه مناسب جای دهند. اگر شخصی خادم به انقلاب و نظام وارد شد او را افتخار جمع بدانند و احترام کنند. مراقب کوچک تر ها باشند و بعد از هیات اگر وسیله برای رفتن به منزل ندارند از اعضایی که وسیله نقلیه دارند بخواهند که پیرمردها، مداحان، کوچک ترها، روحانیان، سادات و اگر در توانشان بود همه را برسانند.

چه اشکالی دارد که انسان هم هیات را اداره کند و هم آداب شرع را مراعات کند. حضرت امیر مومنان علی علیه السلام فرمودند: دین یعنی عمل و مردم هم بیشترین گرایششان به دین از عمل است.

متاسفانه دیده یا شنیده می شود که برخی هیات ها برای بزرگ ترها و پیش کسوتان احترام قائل نیستند؛ پیر مردها را اکرام نمی کنند؛ مداح غریبه را تحویل نمی گیرند، فقرا را به چشم حقارت می نگرند؛ به روحانیون دیگر جز روحانی ثابت هیات اهمیت نمی دهند. به غریبه ها اهمیت نمی دهند و بالاخره نگاهشان نگاه محدود است نه نگاه دینی خالص و باصفای هیاتی که همان نگاه اهل بیتی است.

پنج) پیگیری و نظارت

مدیر هیات به عنوان یک بزرگ تر و کسی که خوب می تواند قضایای هیات را تحت نظر داشته باشد؛ باید علاوه بر داشتن کسانی به عنوان ناظر، خود نیز پیگیر امور و نیازهای هیات باشد و از اوضاع دقیقا مطلع باشد. مثلا سایت را به عنوان مرکز اطلاع رسانی بررسی کند که آیا به روز میشود یا خیر؛ تدارکات و نیازهایش؛ برخورد خادمان هیات با مهمانان و عزاداران؛ ایاب و ذهاب مهمانان، مداحان و سخنرانها؛ دخل و خرج ها و نشریات؛ باید توسط مدیر هیات مورد توجه باشد تا نقصی در آن ایجاد نشود.

 

قسمت سوم: محتوای  و برنامه های اصلی هیات

 یک) قرآن

اصل و اساس برپایی هیات آشنایی بیشتر با قرآن و عترت است؛ لذا محور برنامه ریزی ها هم باید ثقلین باشد.

اعضای یک هیات مذهبی باید بتوانند به خوبی قرآن را قرائت کنند و در روخوانی و روانخوانی سطح متوسط یا خوبی داشته باشند؛ بنابراین برپایی جلسات روخوانی و روانخوانی باید جزو برنامه های اصلی باشد. هر چند لازم نیست حتما قبل از شروع سخنرانی یک ساعتی را به جلسه قرآن اختصاص دهند چرا که ممکن است زمان هیات طولانی شود و شرکت کنندگان نتوانند در همه برنامه ها حضور پیدا کنند. بلکه می توان جلساتی را در روزهای جداگانه از برنامه های هفتگی (مثلا اگر هیات پنجشنبه ها برگزار می شود روزهای سه شنبه یا چهارشنبه را) به جلسه قرآن اختصاص داد و از میان اعضای جلسه قرآن کسانی که پیشرفت بیشتری دارند برای تشویق دعوت شوند تا قبل از سخنرانی هیات ۵ دقیقه ای تلاوت خوب داشته باشند.

توجه:

۱) سخنرانان محترم می توانند در بیانات خود اهمیت قرائت و روخوانی صحیح قرآن را تذکر دهند.

۲) استقبال از جلسات قرآن منوط به وجود استادی خوش برخورد، خوش ذوق، فعال و آشنا به مباحث کلاس داری است.

دو) اهل بیت علیهم السلام

محبت اهل بیت علیهم السلام عنصر اصلی تشکیل هیات های مذهبی است. هیچ هیاتی نیست که بدون روضه و مداحی و مرثیه خوانی باشد؛ بلکه برخی هیات ها تمام برنامه هایشان را به همین بخش اختصاص می دهند که به مجالس روضه معروفند.

یک هیات مذهبی باید روز به روز محبت اهل بیت ع را در دل مخاطبان بیشتر کند. این هدف لا اقل منوط به سه نکته است:

۱/ برپایی جلسات روضه و مداحی و … با بهترین کیفیت و با دعوت از مداحان وجیه، خوش صدا و ارزشی.

۲/ بیان روایات و رهنمودها، فضائل و سیره عملی و علمی (معتبر و صحیح) حضرات معصومین ع  و فداکاری های ایشان برای احیای دین در سخنرانی.

۳/ رفتار منطبق با فرمایشات اهل بیت ع از جانب اعضای هیات (به خصوص خطبا، ذاکران، خادمان و پیشکسوتان).

سه) احکام فقهی

مسلم است که محبت اهل بیت ع باعث می شود شیعیان ایشان عمل و سیره و وصیت آنان را جدی گرفته و در صدد باشند که خود را همچون سلمان و اویس و خواص اهل بیت ع در جرگه یاران خاص ایشان ببینند؛ لذا آنچه خواسته آنان است بر خود لازم و واجب می بینند و  عشق به آنان را در عمل ثابت می کنند.

احکام دین مهم ترین چیزی است که اهل بیت ع در فرمایشاتشان از محبین خود خواسته اند و لذا در یک هیات مذهبی باید برنامه احکام به عنوان جدی ترین برنامه آموزشی و تربیتی در راس امور قرار گیرد که می تواند به چند صورت اتفاق بیفتد:

۱/ سخنران محترم ۵ دقیقه قبل از هیات احکام مورد نیاز جمع حاضر را بیان کند.

۲/ جلسات احکامی به صورت هفتگی برگزار شود تا روحانیون محترمی که کارشناس احکام هستند به شیوه ای زیبا و روان به بیان مسائل مخاطبان بپردازند.

۳/ برگزاری مسابقات کتاب خوانی و احکام در هیات

۴/ ایجاد کتاب خانه مذهبی و قفسه باز در هیات که اعضا بتوانند کتاب های مفید و از جمله کتاب های احکام را به امانت ببرند و هفته آینده باز گردانند.

۵/ انتشار مسائل احکام در هیات به صورت بروشور و جزوه یا اهدا و وقف کتاب های مفید به خصوص احکام در هیات.

۶/ برپایی فروشگاه فرهنگی در کنار هیات و ارائه کتاب های مفید به خصوص کتاب های فقهی و احکام.

چهار) حدیث و کتابشناسی

یکی از برنامه های خوبی که می تواند در کنار برنامه های اصلی هیات قرار گیرد، برنامه حدیث خوانی است.  افراد هیات می توانند چهل و پنج دقیقه در هفته در مسجد  محل یا مکان مناسب دیگری، دور هم جمع شوند و زیر نظر یک روحانی فاضل روایات کتاب اصول کافی را که برترین کتاب حدیثی شیعه است مطالعه و مباحثه کنند. همچنین در کنار این برنامه می توان یک ربع ساعت را به کتابشناسی دینی و معرفی کتاب ها ی مفید  اختصاص داد.

پنج) مشاوره

اگر در هر هیاتی روحانی فاضلی باشد که بتواند به امر مشاوره بپردازد و در امور مختلف اجتماعی، فردی و … راهنمای اعضا باشد؛ بسیار موثر و مفید است و می تواند مشکلات زیادی را از افراد دور کند و همچنین می تواند نیازهای معارفی و اخلاقی و … را تشخیص داده و از سخنرانان محترم بخواهد به بیان مطالبی که پاسخ گوی این نیازهاست بپردازند. لذا مدیر هیات می تواند با پیگیری خود چنین اشخاصی را پیدا کرده و به اعضا معرفی کند.

قسمت چهارم :

یادداشت­ هایی در مورد هیات

بی شک «هیات» یکی از قوی­ترین مراکز دینی و معرفتی شیعه بوده و هست و نقش آن در بالا رفتن معنویت فرد و اجتماع بی بدیل است. یک هیات مذهبی اگر بتواند با استفاده از روشی صحیح، عالمانه و عاشقانه حرکت کند خواهد توانست بیشترین نقش را در رشد و تعالی جامعه اسلامی داشته باشد که هیچ حرکت و تشکلی به پای آن نخواهد رسید و توان رقابت با او را نخواهد داشت.

از آنجا که نگارنده این سطور (۱)  سالیان متمادی، عهده دار تاسیس، مدیریت و همراهی با هیات­های مذهبی بوده، در ۱۴ قسمت که دارای  ۵ نکته کاربردی و مهم است و ۲ نکته پایانی با استفاده از عباراتی مختصر و مفید، آنچه رشد و سلامت یک هیات مذهبی را تضمین می کند بیان خواهد کرد. ان شا الله این مباحث بتواند برکاتی برای اینجانب و خوانندگان محترم داشته باشد.

 

یادداشت هایی در مورد هیات قسمت چهارم

نگاه اعضا به هیات و وظایف آنان

یک) کسب معارف دینی

هدف از تشکیل هیات آشنایی افراد با معارف دینی (قرآن و سنت) و ایجاد محبت اهل بیت ع در دلهاست. بدون دریافت معارف دینی سراغ مسائل دیگر رفتن کم فایده و شاید بی فایده باشد به طوری که نمی توان هیچ برنامه و کار فرهنگی را بر آن مقدم دانست؛ بنابراین برای یک فرد هیاتی نشستن پای منبر موعظه و سخنرانی اهمیت بالایی دارد چرا که معارف دینی را از کارشناس دین دریافت می کند و خود را در برابر شبهات و انحرافات مصون می دارد و همچنین ارتباط عمیق تر و صحیح تری با اهل بیت علیهم السلام پیدا خواهد کرد. به تجربه ثابت شده کسانی که به طور منضبط، حداقل هفته ای یک بار در مجالس سخنرانی و موعظه شرکت می کنند در آینده ثبات قدم در صراط مستقیم خواهند داشت و لغزش های کمتری برایشان پیش خواهد آمد.

دو) اخلاص

اخلاص و نیت پاک برای حضور در هیات برکات و توفیقات بسیاری دارد که قابل مقایسه با هیچ حرکتی نیست و این نکته (توجه دادن به نیت پاک) هم در عمل و هم در بیان باید از سوی سخنرانان و اعضا به یکدیگر توصیه شود و اعضا با اخلاص و نیتی پاک در عرصه های مختلف هیات حاضر شوند و تلاش کنند.

سه) عمل گرایی

اگر حضور در هیات ثمره اش این نباشد که افراد به سوی عمل دینی و انجام واجبات و ترک محرمات حرکت کنند و رفتارشان منظبق با شرع مقدس باشد، به کم ترین نتیجه ها از حضور در هیات رسیده اند (بالاترین هدف برای حضور در هیات این است که عمل فرد منطبق با شرع شود) به خصوص باید رفتار شایسته یک فرد هیاتی به حدی برسد که دیگران او را الگوی رفتاری خود قرار دهند؛ به طور کلی دین بدون عمل مفهوم ندارد (بی مایه فتیر است) و بدون رفتار شایسته نمی توان خود را انسانی ولایی و مومن واقعی دانست.

چهار) تعاون، مشارکت و مساعدت

اعضای هیات باید از امور هم مطلع باشند و این طور نباشد که سال ها بگذرد و از وضعیت مادی و معنوی و مشکلات خانوادگی یکدیگر خبری هم نداشته باشند و فقط همدیگر را در هیات ملاقات کنند. باید اعضا گاهی با هم تماس تلفنی داشته باشند (البته نه برای کار هیات بلکه برای جویا شدن از احوال هم) و رفت و آمد کنند و در صورت اطلاع از مشکلات، به رفع مشکل همدیگر بپردازند یا دوستشان را به کسی که بتواند رفع مشکل کند معرفی کنند یا به مشاوری امین یا مدیر هیات ارجاع دهند یا با مدیر هیات در میان بگذارند تا او که بیشتر با اعضا و کارآیی هایشان آشناست پیگیر ماجرا باشد و غیر مستقیم او را یاری کند. مومنین باید در غم و شادی هم سهیم باشند؛ برای مثال اگر فردی از فامیل و اقوام نزدیک یکی از دوستان هیاتی از دنیا رفت سایرین به سرعت همه اعضا را با خبر کنند تا در مراسم تشییع شرکت کنند؛ از طرف هیات اعلام تسلیت کنند (از طریق نوشتن بنر تسلیت یا اطلاع رسانی پیامکی یا اعلام تسلیت در سایت و …) و با او همدردی کنند و به او تسلی دهند و تسلیت بگویند و برای او دعا کنند و او را در این مصیبت توصیه به صبر نمایند و برای تحمل این مصیبت از خدا برایش طلب اجر و ثواب کنند؛ اگر نیاز به پول یا وسیله و … داشت بی تفاوت نباشند و لااقل برای حل مشکل قدم بردارند و ابراز همدردی کنند. از جمله کارهای شایسته در راستای خدمات مالی، تشکیل صندوق قرض الحسنه زیر نظر مشاور دینی هیات است که بتوان بی منت در رفع مشکلات مالی به اعضا خدمت کرد. از کارهای خوب دیگر این است که اعضایی که تخصص در زمینه ای دارند؛ مانند پزشکی، وکالت، امور فنی و صنعتی و تولید و متخصصین امور دینی؛ با هماهنگی مدیر هیات تخصص خود را از طریق سایت یا هر روش دیگری به اعضا اطلاع رسانی کنند و با دادن شماره تلفن و ساعات تماس به سایر اعضا مشاوره  دهند.

پنج) مقاومت

هر فردی باید ارتباط خود را با هیات به هر شکلی که امکان دارد حفظ کند؛ البته بیشتر اوقات این روش با گرفتن مسوولیتی در هیات به وقوع می پیوندد و اصل مقاومت در ارتباط هفتگی، و ملزم کردن خود به حضور باعث حفظ  از انحرافات فکری و اخلاقی می شود. از طرفی همه اعضا باید سعی کنند هیات را با تلاش و فداکاری و یاری برای رفع هر گونه مشکل مادی و … به عنوان یک وظیفه دینی حفاظت کنند تا ثمرات و برکات هیات روز به روز بیشتر شود.

(۱) علیرضا محمدی نژاد (حوزه علمیه قم) ۱۳۹۲/۲/۲۵


قسمت پنجم: عوامل موثر در گرایش و تشویق جوانان برای حضور در هیات

یک) سخنرانی و مداحی

کیفیت خوب سخنرانی و مداحی و توجه به سلایق مختلف و مخاطب شناسی، از مسائلی هستند که بسیار در حضور و گرایش مردم به یک هیات موثر است؛ یک سخنران یا مداح باید به خوبی با نیاز مخاطب آشنا باشد؛ برای مثال بانوان موافق با سینه زنی زیاد نیستند و بیشتر به مناجات و روضه خوانی علاقه نشان می دهند و جوانان به شور و سینه زنی و بزرگ ترها به محتوا و گاهی سبک های قدیمی که اگر یک مداح بتواند به خواسته آنان توجه کند در حضور با اشتیاق آنان تاثیر می گذارد. همین طور اگر یک سخنرانی همراه با داستان و بیان تاریخ و ذکر مصیبت نباشد، بعضی از مخاطبان را از دست خواهد داد.

دو) مکان، فضاسازی و دکور

قرار داشتن مکان هیات در جایی که دسترسی برای مردم آسان باشد (از جاهای پر ترافیک یا خیلی دور از منازل شرکت کنندگان نباشد) و وجود فضای مناسب اعم از دکور و زمینه زیبا و جذاب؛ همچنین نور کافی و سیستم صوتی سالم و مناسب و هوای معتدل، معطر، متبوع و خوش آیند و فراهم ساختن مکان و لوازم مناسب برای حضور  افراد سالخورده از جمله موارد لازم برای جذابیت و گرایش اقشار مختلف در هیات است. به خصوص اگر اعضای هیات بتوانند در پایان برنامه ها از مهمانان و اعضا پذیرایی مناسبی داشته باشند و با یک وعده غذایی هیات را به اتمام برسانند، بسیار کار شایسته و مفیدی است و باعث می شود افراد زیادی به خصوص بانوان بتوانند بدون دغدغه در هیات حضور پیدا کنند.

توجه:

۱/ در صورتی که بتوان مراسم هیات را در مسجد برگزار کرد تا رابطه مسجد و هیات حفظ شود، خیلی خوب است و حضور در مسجد آثار بسیار زیادی دارد؛ البته اگر در کنار مسجد حسینیه هم باشد تا کسانی که عذر شرعی دارند بتوانند در برنامه ها شرکت کنند خیلی بهتر است.

۲/ اطلاع رسانی به موقع با جزییات از مکان و امکانات هیات بسیار مهم است. برای مثال مشخص شود که هیات ویژه آقایان است یا بانوان؛ محل هیات جای پارک ماشین هست یا خیر؛ امکاناتی مانند کتاب دعا و قرآن به ویژه در ماه مبارک رمضان و شب های احیا در هیات هست یا خیر؛ وسیله ایاب و ذهاب برای هیات پیش بینی شده یا خیر.

۳/ وجود یک اتاق ویژه در هیات برای بازی و نگه داری کودکان – به خصوص در ایامی که مراسم هیات با استقبال بیشتری مواجه است مانند دهه محرم – و دعوت از یک مربی خانم که بتواند با شیوه های مناسب رفتارهای دینی را در قالبی زیبا و همراه با شعر، داستان، نقاشی و بازی به کودکان آموزش دهد؛ این کار علاوه بر اینکه باعث می شود مادران بهتر و بیشتر در هیات حضور پیدا کنند، کودکان را نیز به هیات علاقه مند می کند.

سه) رفتار و ادب

برخورد صمیمانه خادمان و به خصوص مسوولان هیات با مهمانان و به طور ویژه رفتار محبت آمیز سخنرانان و مداحان هیات با مردمی که در هیات حضور پیدا می کنند و وقت گذاشتن برای پاسخ گویی به سوالات آنان پس از پایان مراسم از مهم ترین عوامل در گرایش جوانان و حتی سایر افراد به هیات های مذهبی است.

چهار) اردوهای تفریحی ، زیارتی و آموزشی

برگزاری اردوهای یک تا ۵ روزه با برنامه ریزی صحیح و البته کم هزینه و همین طور کم حجم به لحاظ جلسات معارفی و آموزشی و دعوت از کارشناسان خبره در اردوها می تواند یکی از بالاترین بازدهی ها را داشته باشد و تجربه نشان می دهد بسیاری از اعضای اصلی هیات های مذهبی به همین مناسبت به این محیط های پاک و معنوی گرایش پیدا کرده و حتی عضو دائم شده اند.

پنج) ورزش

برگزاری برنامه های ورزشی و نشاط آور، همچون کوه نوردی گروهی – به صورت هفتگی – به خصوص در فصل های بهار و تابستان و حتی المقدور رزرو سالن اختصاصی فوتبال، والیبال یا استخر شنا برای اعضای هیات از جمله رایج ترین  برنامه های ورزشی و جذاب می باشد.

(۱) علیرضا محمدی نژاد (حوزه علمیه قم) ۱۳۹۲/۳/۲۵

 

قسمت ششم: روابط عمومی و تبلیغات

 یک) تبلیغات وروش های آن

یک هیات خوب علاوه بر آنکه باید برنامه های مفید و پرمحتوایی داشته باشد، باید تبلیغات هم داشته باشد. هیچ عیبی ندارد که یک هیات مراسم خود را با پوستر و بنر و پیامک اطلاع رسانی کند و بلکه در بسیاری موارد لازم هم هست؛ فقط نباید تبلیغات به اسراف و زیاده روی بینجامد و در عین حال باید از بهترین روش ها و زود بازده ترین آنها استفاده کرد. مثلا ممکن است ساخت تیزر کوتاه تلویزیونی و پخش آن از شبکه استانی و  سراسری اثرش با چاپ بنر و انواع دیگر تبلیغات قابل مقایسه نباشد، اگر هیات واقعا کیفیتی دارد که می تواند پاسخ گوی مردم شرکت کننده در مراسم باشد این روش ها بسیار خوب است. هر چند نمی توان انکار کرد که اگر مجموعه ای مخلصانه و با رعایت آداب دینی تشکیل شود و ادامه یابد خیلی از شرکت کنندگان خود به خود به این مراسم جذب می شوند و اثر این نوع تبلیغات (محتوای خوب و مشاهده عمل دینی در هیات) بسیار بسیار موثر تر از هر تبلیغ دیگری است.

دو) بیان جزییات

نباید بی جهت از بیان جزییات در تبلیغات صرف نظر شود؛ حتی المقدور برخی از جزییات را می توان با پیامک یا از طریق سایت هیات اطلاع رسانی کرد. اگر هیات مکانی برای نگه داری و بازی کودکان دارد یا امکانات رفاهی خاصی را که برای مردم اهمیت دارد فراهم کرده یا فروشگاه محصولات فرهنگی و کتاب خانه قفسه باز دارد یا محلی برای پارک ماشین در نظر گرفته، باید همه اینها را به شرکت کنند گان اطلاع رسانی کند.

سه) پیگیری روابط عمومی

آشنا نبودن مسوولان روابط عمومی هیات ها به نحوه و میزان پیگیری برای دعوت از سخنرانی فاضل و خوش بیان برای مراسم هیات، به خصوص در ایام خاص یکی از ضعف های هیات های مذهبی است. اگر یک هیات یا مدیر آن به این نتیجه رسید که فلان شخص برای سخنرانی یا مداحی هیات مناسب است باید از هفته ها قبل بلکه از چندین ماه قبل از مراسم از روابط عمومی بخواهد که پیگیری مستمر و مصرّانه ای برای دعوت از آن شخص داشته باشد و با کم ترین جواب رد شنیدنی از کوره در نرود و تصمیم خود را عوض نکند؛ بسیاری از اوقات افرادی که برای اجرای مراسم به یک هیات دعوت می شوند از پیگیری و اصرار روابط عمومی آن  پی می برند که این مجموعه از روی حساب  و مدبرانه تصمیم به دعوت از افراد می گیرد و این طور نیست که هر کسی که ممکن بود و با هر سلیقه ای برای اجرای برنامه دعوت شود. همین طور روابط عمومی باید بتواند قبل از حضور مدعوین (مداح، سخنران و …) اطلاعات لازم از هیات و مخاطبان را در اختیار ایشان قرار دهد و تدارکات و امکانات لازم جهت اسکان را برای مهمانان فراهم کند.

چهار) هماهنگی

از آنجا که گاهی ممکن است بیان القاب و عناوین برای مداح یا سخنران به خصوص در شهرهای بزرگ و در محدوده و تیراژ بالا ناخوشایند و گاهی غیر واقعی باشد؛ باید قبل از درج و تبلیغ هر اطلاعیه، بنر یا تیزر تبلیغی، مطالب مربوط به سخنران یا مداح با ایشان هماهنگ شود تا نسبت به تصحیح یا تغییر متن تبلیغات اظهار نظر نمایند.

پنج) مهمانی و میزبانی

گاهی پیگیری روابط عمومی یا مدیر هیات برای دعوت از هیات های دیگر یا رفتن دسته جمعی اعضا به سایر هیات ها علاوه بر اینکه باعث انس، گفتمان و وحدت بین هیات ها می شود، موجب تنوع در مراسم نیز هست و مجموعه ها با فضاها، سلایق و تجربیات جدیدی روبه رو می شوند و نگاه آنان به محیط اطراف و خدمات سایر زحمت کشان در عرصه دین باز تر و واقعی تر می شود؛ هیچ هیاتی را نباید کوچک دانست و باید به همه هیات ها و اعضای آن به عنوان برپا کنندگان و شرکت کنندگان در مجالس اهل بیت ع احترام کرد، به خصوص پیش کسوتان و خیمه های کهن را.

(۱) علیرضا محمدی نژاد (حوزه علمیه قم) ۱۳۹۲/۴/۲

 

یادداشت­ هایی در مورد هیات قسمت هفتم

قسمت هفتم: آسیب شناسی رفتاری و نحوه تعاملات

یک) حضور و تعامل با بانوان هیات

بی شک هیات موفق هیاتی است که بتواند همه اقشار را جذب کند و با معارف اسلام آشنا نماید و خواهران و مادران اعضای هیات نیز از این جمع مستثنا نیستند و حضور آنها می تواند در حضور فرزندان و سایر اعضای خانواده موثر باشد؛ ولی در رابطه با واحد خواهران هیات لازم است مواردی رعایت شود تا به ضد تبلیغ منجر نگردد.

۱/ خواهران به صورت مستقل و توسط یک مدیر خواهر که ترجیحا از محارم (همسر یا خواهر) مدیر هیات و یا از محارم اعضای اصلی هیات باشد اداره شوند.

۲/ جلسات خواهران (به جز جلسات عمومی و هفتگی هیات) توسط مبلغان خانم و حوزوی اداره شود که شامل جلسات قرآن ، احکام، معارف و روضه باشد.

۳/ حتی المقدور از برگزاری جلسات توجیهی بین خواهران و برادران پرهیز شود و کلیه توضیحات و راهکارها و هماهنگی ها از طریق همان خانمی که از محارم مدیر یا اعضای اصلی است و به عنوان مدیر قسمت خانم ها معین شده، به خواهران منتقل شود.

۴/ تا جایی که امکان دارد مسیر عبور و مرور و جایگاه خانم ها و آقایان در هیات مستقل باشد.

۵/ از برگزاری اردوهای مختلط به خصوص متشکل از بانوان و آقایان مجرد به شدت پرهیز شود.

دو) نگاه مهربان، رفتار به دور از تبعیض و برخورد عادلانه

مدیر هیات و بلکه اعضا و تاثیر گزاران اصلی هیات باید – تا آنجا که می توانند – با همه افراد و اعضا به عدل و انصاف، خیرخواهانه و با رأفت برخورد کنند؛ برای مثال اگر زمانی یکی از بستگان مدیر، سخنران یا مداح، به هیات می آید،  نباید احترامات اولیه نسبت به آنان خیلی بیش از اقوام سایر اعضا باشد؛ مگر اینکه این احترام ها و تکریم های اضافی به جهت تقوا و ایمان آن افراد باشد که نه تنها اشکالی ندارد، بلکه پسندیده هم هست. اگر کسی از اقوام اعضای هیات فوت می کند و به رحمت خدا می رود همان گونه در مراسم هیات از او یاد کنند و در تشییع و ترحیم او شرکت کنند و اهمیت بدهند که به فوت شدگان از اقوام خود اهمیت می دهند؛ اگر مداح و سخنران برای بیماری از خانواده خود در پایان هیات دعا می کنند باید برای دیگران هم این حساسیت را داشته باشند. متاسفانه گاهی افراد اصلی و مدیران هیات به این نکته ها توجه ندارند؛ و حال آن که دیگران این رفتار را ملاحظه می کنند و نسبت به ایشان ناخواسته نگاهشان تغییر می کند و احساس می کنند ایشان از هیات استفاده های ابزاری می کنند. مثلا شنیده شده گاهی بعضی از نزدیکان مدیر یا سخنران یا مداح هیات که از دنیا رفته  آنقدر به مناسبت های مختلف و در بین دعاهای ایشان یاد می شود که دیگران که آنان نیز برخی از اعضای اصلی خانواده شان به رحمت خدا رفته، این اعمال را تبعیض آمیز و احساسی تلقی می کنند و با تکرار این رفتارها از این افراد و حتی هیات دلخور می شوند (باید آنچه برای خود می پسندند برای دیگران هم بپسندند)؛ البته نباید با این کارها از یک شخص یا هیات جدا شد و  باید تحمل ها بالا باشد و ایمان ها آنقدر بالا برود که با این چیزها رنجیده نشوند؛ ولی به هر حال یک مدیر یا یک مداح و سخنران باید در هیات پدرانه برخورد کند و با همه به عدل و احسان رفتار کند و نسبت به همه رئوف باشد تا خدای ناکرده تازه وارد ها و کسانی که هنوز به استحکام ایمانی نرسیده اند رنجیده نشوند.

سه) رقابت و برتر بینی

طبیعتا برخی از هیات ها از بعضی دیگر بهتر و قوی تر عمل می کنند و در جذب مخاطب حساب شده تر اقدام می نمایند ولی این دلیل نمی شود که به خود مغرور شده و این طور اعلام کنند که ما از دیگران برتریم. هیچ هیاتی نمی تواند کار هیات دیگر را به خوبی انجام دهد و به هر حال برخی از افراد با سلایق خاصی جذب می شوند. برخی از هیات ها بسیار سنتی هستند و به شیوه های جدید هیاتی و تشکیلاتی علاقه ندارند ولی در عین حال مخاطب بسیاری دارند و مردم هم با علاقه شرکت می کنند و برخی دیگر بیشتر جوان پسندند و کارهای فرهنگی زیاد و مفیدی هم در سطح شهر و بلکه کشور انجام می دهند؛ برخی مجموعه ها افراد کم سوادتر را جذب کرده اند و برخی هیات ها متشکل از داشجویان و تحصیل کرده ها هستند به هر حال آنچه مهم است تقوا و ایمان است و خدای متعال در درجه اول تقوای افراد را می پسندد؛ لذا این نوع غرورهای شیطانی هیات ها را کم عمق و عمر و ماندگاری آن را کوتاه می کند.

چهار) شایسته سالاری

هر هیاتی به مرور افرادی را جذب می کند که گاهی در بین آنان شخصیت ها ی با ایمان، با اراده و کارآمدی وجود دارد. یک مدیر اگر نتواند این گونه افراد را در امور فکری و اجرایی هیات دخالت دهد بی شک زیان و خسارتی بزرگ به مجموعه خود خواهد زد.

پنج) جذب حداکثری و دفع حداقلی

هنر یک هیات موفق آن است که بتواند همه افراد را با اهل بیت علیهم السلام و معارف عالی و ارزشمند ایشان آشنا کند و عمل گرایی و تقویت ایمان افراد را هدف کار خود قرار دهد؛ نباید به اسم اختلاف در افکار یا سلایق – اعم از سیاسی، نظری یا عملی – به سرعت افراد را دفع کرد و باید تا جایی که امکان دارد به گفتمان نشست و باید با محبت و احترام مشکلات را برطرف کرد ولی به هر حال یک مدیر نباید نسبت به این امور (افکار انحرافی و شبهات ذهنی اعضا، هر چند به ظاهر کم اهمیت) بی تفاوت باشد؛ مدیر با تقوا و بصیرتی که در راس هیات قرار دارد چون که می خواهد مجموعه را به پیش برد و خدای نکرده جای شیطان باز نشود و به مرور انحرافات و آفات زیاد نشود، باید به سرعت این قبیل امور را با مشاور مذهبی هیات – که ضرورت وجود ایشان را در شماره های قبل عرض کردیم – در میان بگذارد و نه تنها افراد را دفع نکند بلکه با محیت و احساس وظیفه از اشتباهات ایشان مانع شود، چنانکه  هرکس نسبت به برادر خود این کار را خواهد کرد.

(۱) علیرضا محمدی نژاد (حوزه علمیه قم)۱۳۹۲/۴/۳

یادداشت­ هایی در مورد هیات قسمت هشتم

 

قسمت هشتم: حدود و ثغورها ( مرزها و محدودیت های مداحی)

 یک) ورود در سایر زمینه ها و نشستن در جایگاه کارشناسی دین

مداحی یک حرکت عاقلانه و عاشقانه و به کار گیری هنر،  توان و استعدادهای الهی در جهت زنده نگه داشتن یاد و راه اهل بیت علیهم السلام است و از ارکان اصلی؛ بلکه مهم ترین رکن هیات به شمار می رود و بی هیچ انکاری ثواب و توفیقی بسیار همراه دارد؛ لذا احترام به مداح لازم و تحسین برانگیز و احترام به دین است؛ اما این همه باعث نمی شود مداحان محترم خود را در بیان هر آنچه تشخیص می دهند آزاد و مجاز بدانند و در خارج از حیطه تخصص و علم خود وارد شوند؛ مقوله ای که متاسفانه امروزه برخی مداحان بی حساب و کتاب به آن ورود پیدا کرده و خدای نا کرده با هوی و هوس پیش می روند، مداح باید توجه داشته باشد که شخصیت و شهرت کاذب او را مغرور نکند و آشنایی و مطالعه کتاب های تاریخ، مقاتل و اشعار و حفظیاتی که در وادی معارف اسلامی دارد، او را صاحب مقام بیان نکات عرفانی و تحلیل های فقهی و سیاسی و مشاوره های خانوادگی و … و دارای اجازه ورود در همه عرصه های دین نمی کند (البته در میان مداحان محترم کسانی هستند که واقعا کارشناس دینند، ولی با این وجود باید بیان معارف را به سخنران هیات سپرد و انتظار مخاطب نیز این گونه است؛ همچنانکه یک سخنران نیز اگر با وجود حضور مداح در هیات، در حیطه مداحی و سینه زنی وارد شود به مخاطب جفا و ظلم می شود و نباید از حد روضه و مقتل (بیان تاریخی و مستند رویداد) فراتر رفت) و بالاخره به جایی نرسد که با همین سهل انگاری ها و عدم توجه به جایگاه ها، خواسته یا ناخواسته فقه را به کناری زده و عشق را در بحبوحه بروز عواطف مخاطبان و در اوج تجلی این نعمت الهی، با مغالطه برتری بخشد و از آن بدتر این که شهرت ها ی کاذب و وسوسه انگیز و طرفداری های کم عمر و زود گذر او را به ورطه مبارزه با دین بیاندازد. بسیار غم انگیز است که گاهی همین دسیسه های شیطانی در اعمال تاثیر گداشته و شخص را از دایره متدینین خارج می کند. یک مداح باید همیشه از خود سوال کند که توفیق مداحی چقدر در عمل او و در رفتار او تاثیر گذاشته و ایمانش را تقویت کرده است. چرا گاهی مداحی که سالها برای اهل بیت ع مردم را به گریه واداشته و از مظلومیتشان پریشان نموده، در ابتدایی ترین دستورات دین کاهلی می کند، نماز را سبک می شمارد و ظاهرش میانه ای با دین ندارد. چه اشکالی دارد در همان حیطه مداحی خود خوب عمل کند و در مقابل دین زانوی تعبد به زمین زند و زود خود را در مقام معلم اخلاق نبیند تا باعث شود به دنبال راهنما و استادی آشنا به مسائل دینی نرود. چه زیانی دارد که یک مداح همیشه خود را مقلد بداند و از راه اعتدال فراتر نرود؟!. والعاقبه للمتقین.

دو) تجمل گرایی و زندگی خانوادگی

اسلام دین عمل است و نمی توان صرفا با بیان مطالب زیبا خود را مسلمان و مومن واقعی دانست. نباید یک شخصیتی که به عنوان محب اهل بیت ع بلکه شاخصی برای ارادت به اهل بیت ع در جامعه مطرح است طوری زندگی کند که دیگران بیشتر جذب رفاه و تجمل و ثروت او شوند و گاهی هم جوان تر ها این راه را عاملی برای ثروت اندوزی تصور کنند. یک مداح نباید مانند برخی از گروه های اجتماعی با اتومبیل های آنچنانی و صدها میلیونی در منظر مردم حاضر شود و زندگی اش همراه اسراف و تجمل باشد. از سوی دیگر باید مراقب خانواده خود (زن و فرزند) نیز باشد که در مسیر اسلام و دین قدم بردارند و در ظاهر متعبد و متدین به اسلام باشند.

سه) اشتغال از راه مداحی

باید توجه داشت که ائمه ع به شهادت نرسیدند که ما برای یاد کردشان جیب تازه ای بدوزیم و از این راه معاش خود را تامین کنیم. درست است که مردم به جهت ارادتی که به این خاندان دارند گاهی حق قدم و هدایا و نذوراتی به مداح می دهند و گرفتن آن هم هیچ اشکالی ندارد؛ ولی این که مداح قبل از رفتن به مراسم نرخ تعیین کند و بدون مزد مداحی نکند، کار ناشایست و قبیحی است.

چهار) آهنگ ها و سبک های غیر مجاز

قرار نیست با هر وسیله و روشی مردم را بگریانیم و آنان را جذب دین کنیم و باید طوری رفتار شود که اگر تصور کنیم یکی از معصومین ع بخواهد در مجلس ما شرکت کند از رفتارها و سبک ها و اعمال خود خجل نشویم. مداحان باید موارد مشکوک و سوال برانگیز را با مشاورین هیات ها در میان بگذارند و ملاک و معیار را شرع قرار دهند.

پنج) مراعات زمان

یک مداح باید طوری برنامه اجرا کند که میانه روی و اعتدال مراعات شود؛ چون غالبا مردم برای شنیدن مصایب اهل بیت ع و عرض ارادت به ایشان علاقه مند هستند که تا آخر مجلس در هیات بنشینند؛ نباید به آنان ظلم شود و با اسم اینکه مجلس کشش دارد یا شور و حال مجلس مناسب است، بیش از اندازه وقت مردم گرفته شود.

 

(۱) علیرضا محمدی نژاد (حوزه علمیه قم)۱۳۹۲/۴/۶

 

قسمت نهم: تجربیاتی برای مدیران

 یک) صبر، عفو و تغافل

هیات با تمام زیبایی ها، برکات، ارزش های اسلامی، معنوی و انسانی اش یکی از صحنه های تجلی و رشد استعدادها و از معبرها و محل های تمرین سخت در تربیت مدیران موفق است؛ به تجربه ثابت شده کسانی که حداقل ۵ سال مدیریت یک هیات فعال مذهبی را به عهده گرفته اند، در آینده در پست ها و مسوولیت های اجتماعی، اداری، سیاسی و به ویژه خانوادگی که کمتر از دیگر مسوولیت ها نیست، بسیار موفق تر از دیگران عمل کرده اند و کارآمدی و مدیریتشان به خصوص در شرایط بحرانی قابل مقایسه با دیگران نیست.

مهم ترین عامل در موفقیت چنین  افرادی این است که هیات ها محل بروز اندیشه ها و استعدادها آن هم نوعاً در شرایط نامساعد مالی و اقتصادی است. یک مدیر موفق باید بتواند با استفاده از بستر هیات و به همان سبک سنتی، از منبع هزینه های اعضا و خیرین و با نبودن مکان مناسب برای برپایی مراسم و …. با فشارهای روانی زیادی نیز مبارزه کند. مدیر هیات باید تحمل شنیدن نظرات و انتقادات منطقی و غیر منطقی را داشته باشد و از قهر و بدبینی اعضا نرنجد؛ بلکه گوشی شنوا برای شنیدن نظرات آنان و در عین حال فکری تیز و قوی برای رفع و دفع موانع در مقابل ناملایمات و بحران ها داشته باشد. بسیاری از مواقع بین افراد هیات گفت و گوها، حسادت ها و اختلافاتی پیش می آید که مدیر باید با تدبیر و حوصله و البته زیرکی خاصی آن را به خوبی فیصله دهد؛ یک مدیر باید نسبت به بسیاری از حرف های نسنجیده ناشنوا باشد و خود را به غفلت بزند تا بتواند از شکست و ضعف مجموعه جلوگیری کند؛ لذا اگر یک مسوول هیات بخواهد هیاتی موفق داشته باشد که پس از یک دهه استعدادهای درخشانی در عرصه دین از آن به جامعه عرضه شوند باید صبر، گذشت و تغافلش زیاد باشد و این ها بدست نمی آید مگر با بالا بردن سطح ایمان و معنویت.

توجه: هیات هایی که یک دهه و بیش از آن از عمرشان می گذرد، هر چند نتوانسته باشند جمعیت زیادی جذب کنند، ولی به جهت استقامت و مقاومتی که داشته اند محترمند و باید به آنان با احترام و ادب نگریست.

دو) ارتباط با مشاور و کارشناس مذهبی (استاد اخلاق)

به طور معمول بیشتر مدیران هیات های مذهبی افرادی متدین هستند و نسبت به ارزش های اسلامی و اخلاقی حساس و پای بندند؛ ولی به هر حال برای دوری از غفلت و رشد ایمان نیاز به مشاوری امین و استادی مجرب و مورد اطمینان است. باید هر مدیری علاوه بر شرکت در جلسات اخلاق به صورت خصوصی نیز با یک مشاور مذهبی در ارتباط باشد و مسائل و مشکلات شخصی، خانوادگی و مدیریتی خود را با او در میان گذارد.

سه) بصیرت و زیرکی

یکی از استعدادهایی که باید در مدیر باشد زیرکی او و دوری از سطحی نگری و سادگی در امور و تصمیمات است که این ها با همنشینی انسان های عاقل و باتقوا به دست می آید و الا در اثر سادگی و سطحی نگری مدیر، این امکان وجود دارد که به کم ترین مناسبتی هیات منحرف یا تعطیل شود.

چهار) عدم دخالت در امور جزیی

اگر مدیر هیات بخواهد در تمام امور و حتی بخش هایی که به دیگران واگذار کرده به صورت جزیی دخالت کند و سعی داشته باشد که تمام مسائل طبق نظر وی انجام شود علاوه بر جلوگیری از رشد و بروز استعدادها، پس از مدت کمی مدیریتش ضعیف می شود و بین اعضای هیات اختلاف می افتد. مدیر باید در امور مهم دخالت کند و در بسیاری از موارد به سیاست گذاری، پیگیری و نظارت اکتفا کند.

پنج) اطلاع از مشکلات اعضا

مدیر هیات اگر از مشکلات اعضا با خبر نباشد، نمی تواند در به کار گیری استعدادها صحیح و به جا عمل کند. گاهی یک مشکل خانوادگی باعث می شود فردی نتواند به طور مستمر و جدی با هیات همکاری کند و در جلسات هفتگی حضور پیدا کند. اگر مدیر صرفا از اعضا کار و حضور بخواهد و آنان را با سخنرانی و بیان مطالب عاطفی به کار و حضور تحریک کند؛ ولی از سختی های زندگی اعضا مطلع نباشد و خدای ناکرده حرف های ناشایستی هم پشت سر آنان بزند؛ علاوه بر اینکه برداشت ها و تصمیمات ناصحیحی گرفته و به حرام افتاده است، از سیره و اخلاق اسلامی نیز دور خواهد شد و شان مدیریتی خود را از دست خواهد داد؛ چرا که اخلاق اسلامی اقتضا می کند با عدل و انصاف با افراد برخورد شود و نباید همه چیز را در هیات خلاصه کرد؛ به تجربه ثابت شده که گاهی یک سرکشی خانوادگی یا گفت و گوی دوستانه و به اصطلاح گفتمان ساده نه تنها مشکلات را حل کرده؛ بلکه یک عضو ساده را به عضوی فعال و ایثارگر تبدیل کرده است. از سوی دیگر توقعات بی جای مدیر از یک شخص باعث می شود او برای همیشه هیات را ترک کند. مدیر موفق اگر هم بخواهد اعضا را در کارها بسیج کند خود باید اولین کسی باشد که با جان و دل برای هیات تلاش می کند نه اینکه به یک عنصر تشریفاتی تبدیل شود.

(۱) علیرضا محمدی نژاد (حوزه علمیه قم)۱۳۹۲/۴/۸

 

قسمت دهم: آسیب شناسی مدیریتی

یک) سنگ بزرگ علامت نزدن است

مدیر موفق کسی است که در عین استفاده از حداکثر ظرفیت ها، خیال پرداز و بلند پرواز نباشد و حداقل ها را به خاطر حداکثرها از دست ندهد؛ بسیاری از طرح ها و برنامه ها هر چند می تواند به نحو ایده آل تصور شود ولی در مقام عمل به نتیجه نمی رسد و باعث فرسایش و تضعیف روحیه نیروها می شود. نباید به این جهت که باید در هر کاری بهترین حالت را پیاده کرد زمان را از دست داد و گاهی به تبع آن نیروهای قابل استفاده را سرخورده و متوقف کرد. برای مثال برای راه اندازی یک سایت می توان ایده آل ترین حالت ها را در نظر گرفت و انواع و اقسام منوها و زیر موضوعات را در آن گنجاند ولی وقتی این روند مدتها ادامه پیدا کند و به عمل تبدیل نشود، نه تنها با آسیب مواجه می شود بلکه کارآیی و به روز بودن خود را هم از دست داده و برای اعضا به یک طرح شکست خورده تبدیل می شود. مدیر موفق آن است که نه ایده ها را نادیده بگیرد و نه با خیال پردازی زمان را از دست دهد و طرح ها را متوقف سازد باید از کم شروع کرد و با کیفیت و رفع کاستی ها ادامه داد.

دو) دور و نزدیک

مدیر موفق کسی است که بتواند از تمام ظرفیت های مجموعه استفاده کند. گاهی برخی افراد فقط یک ماه و حتی یک دهه در سال می توانند در اختیار هیات باشند و برخی فقط از راه دور و مثلا با فعالیت در سایت می توانند همکاری کنند و برخی فقط می توانند در اردوها همراهی کنند و خدماتی ارائه نمایند. باید همه را پذیرفت و به جهت کم و زیاد بودن حضور یا دور و نزدیک بودن، به آنان بی اعتنایی نکرد و باید طوری برخورد شود که احساس کنند خدماتشان برای هیات مفید و محترم است.

سه) عزل و نصب

مدیر موفق کسی است که قبل از نصب و انتخاب افراد برای مسوولیت ها، آنان را محک زده و از لحاظ توانایی ها به خوبی بررسی و شناسایی کند؛ ولی به هر حال بعد از واگذاری مسوولیت، لازم است برای دوران مسوولیت وقت تعیین شود تا در صورت بروز مشکل یا عدم صلاحیت آن فرد در موعد مقرر (مثلا پس از ۶ ماه) و با پایان دوران مسوولیت، خود به خود از مسوولیت برداشته شود و شخص دیگری جای گزین گردد. در غیر این صورت و مشخص نبودن دوران و مدت مسوولیت، ممکن است عزل و نصب ها غیر منتظره به نظر برسد و باعث تزلزل و بی تدبیر نشان دادن مدیر هیات شناخته شود.

چهار) احترام و شکرگزاری مستقیم

مدیر هیات نباید همه کارها به خصوص تشکر کردن و احترام ها را از طریق روابط عمومی یا مسوولان مربوط به پیگیری انجام دهد. بسیار مفید و مناسب ادب است که مدیر هیات به عنوان شخص اول هیات با تماس تلفنی (نه پیامک) با افرادی که برای اجرای برنامه سخنرانی و مداحی به هیات دعوت شده اند صحبت کرده و از ایشان برای حضور در مراسم تشکر و قدردانی نماید و ادامه این حضور را از آنان تقاضا کند. این کار علاوه بر اینکه نشان گر شخصیت و ادب مدیر هیات است باعث ایجاد رابطه ای محترمانه و صمیمانه بین دعوت شدگان و مدیر می شود.

(۱) علیرضا محمدی نژاد (حوزه علمیه قم)

۱۳۹۲/۴/۱۷

 

قسمت یازدهم: سخنرانی و آسیب شناسی آن

یک) انتخاب سخنران

علما و روحانیان محترمند و باید به آنان به عنوان سربازان امام زمان علیه السلام و کسانی که کارشناسان دین هستند نگریست؛ ولی بی شک در میان آنان کسانی هستند که توانایی ها و استعدادهایشان با هیات بیشتر تناسب دارد و برای سخنرانی در هیات یا مشاوره با جوانان مناسب ترند؛ بنابر این در مرحله اول مدیر هیات وظیفه دارد با راهنمایی و تحت اشراف مشاور هیات، سخنرانی انتخاب و دعوت کند که با مخاطبان هیاتی آشنا باشد و بتواند با آنان ارتباط دوستانه برقرار کند.

در تعیین سخنران چند ملاک مهم است:

۱/ اخلاق عملی، خوش خلقی و عدالت

۲/ سطح سواد و فضل علمی؛ سخنران هیات باید کسی باشد که حداقل وارد سطح عالی حوزه شده باشد و مقداری با دروس خارج حوزه آشنایی داشته باشد و در صورت عدم دسترسی به چنین فردی باید به نزدیک ترین افراد به این سطح اکتفا کرد. به خصوص اگر یک سخنران در مجامع علمی صحبت می کند باید نسبت به ادبیات عرب و زبان عربی آشنایی خوبی داشته و از حافظه متوسطی برخوردار باشد.

۳/بیان ساده، روان، منطقی و مناسب با سطح مخاطبان

۴/ توانایی ارتباط و پاسخ گویی به سوالات متداول مستمعان.

۵/ ارتباط منظم و مستمر با هیات؛ حتی شده برای یک دهه در سال.

۶/ وقت گذاشتن برای هیات.

توجه: مردم سخنران را به عنوان کارشناس اسلام می شناسند و می خواهند از نزدیک با او درد دل کنند و چهره به چهره گفتگو نمایند و به خصوص سوالات شرعی و فقهی خود را از او بپرسند. بهترین سخنران هم اگر نتواند وقت کافی در اختیار مستمعان قرار دهد و با آنان از نزدیک و خارج از تریبون سخنرانی به گفت و گو بنشیند، کارآمدی لازم را نخواهد داشت و چنین سخنرانی تنها در صورتی مفید برای یک هیات است که واقعا فوق العادگی های دیگری از نظر علمی و عملی داشته باشد که تا حدودی جبران کننده ی این نقص است. صرف خوب حرف زدن و استعداد سخنرانی داشتن نمی تواند درد زیادی از دین داری مردم و گرایش مردم به معنویت حل کند؛ باید مردم با چشم هایشان دین داری را حس کنند با سخنران هیات به گفت و گو بنشینند و او نیز در جریان برخی از امور روز مره آنان قرار گیرد و  مخاطبان از او راهنمایی بخواهند؛ همان کاری که ائمه جماعات مساجد باید متکفل آن باشند و این روش معروف است به تبلیغ چهره به چهره. سخنرانی که فقط بخواهد هنر سخنرانی خود را به رخ مخاطبان بکشد هر چند زحمت زیادی کشیده است ولی حداکثر بین ۱۰ تا ۲۰ درصد می تواند بر گرایش مردم به دین اثر گذار باشد. باید توجه داشت که وظیفه مهم تر اسلام شناسان حفظ اسلام است و حفظ اسلام اگر با عمل و رفتار اسلامی توام نباشد، مخالف اسلام است و سیره معصومان ع به خوبی بیان گر اسلام عملی است و  سرشار از  بیان معارف توام با عمل به آموزه ها و حرکت و ایثار برای حفظ اسلام. سخنران باید گاهی سر زده و گاهی با قرار قبلی به منزل مستمعان خود برود و حرف های دینی و غیر دینی آنان را بشنود. سخنران باید بعد از سخنرانی و به خصوص در پایان هیات به میان مستمعان برود، با آنان گفت و گو و احوال پرسی کند، به آنان احترام نماید، به پیر ترها و جوانان اهمیت دهد و خلاصه مانند رفیقی صمیمی و محترم با آنان برخورد کند و تکلف بین خود و مخاطبان را بردارد و نگاه نکند که این کار ممکن است شان و کلاس او را پایین بیاورد که مطمئنا هم اینها شان نیست بلکه به نظر حقیر شر و وسوسه ی شیطان است.

دو) سخنرانی شغل نیست، راهی برای بیان و گرایش به مکتب اهل بیت ع است

حفظ برخی داستان ها و بالا و پایین کردن صدا کاری است که شاید خیلی ها هم با تمرین توانایی آن را به دست می آورند. سخنران محترمی که مستمعان زیادی هم دارد در صورتی می تواند آنان را در دین داری نگه دارد که ضمن آشنایی خوبی که از مبانی دین دارد، عمل دینی را به عنوان یک اصل و رکن اساسی به مردم بنمایاند. دین یعنی عمل و مردم با حرف تنها دین دار نمی شوند. اینکه برخی سخنران ها اسلام را در خطر می بینند و همه جا حضور دارند و هر مجلسی که دعوت می شوند جواب مثبت می دهند، مشکلی حل نمی کند. نهایت امر این است که آنان را به صدا و سیما دعوت کنند تا سخنانشان به گوش عده بیشتری برسد ولی آیا با این کار معنویت جامعه افزون می شود و اگر می شود تا چه حد؟ مگر نمی شود صدا و سیما هر روز برای مردم سخنرانی علمای بزرگ را پخش کند که خطای کمتری هم از نظر علمی و عملی دارند؟ باید سخنرانان محترم باور کنند که زیاد این طرف و آن طرف رفتن کاری را حل نمی کند بلکه تقوا و عمل صالح است که کار گشاست. پیامبر خدا ص هم بیش از آن که برای مردم سخنرانی کرده باشد راهنمای واقعی و گوش شنوا برای مردم بوده است و… .چه اشکالی دارد که سخنران همان یک مجلسی  که دعوت شده خوب اداره کند (متاسفانه گاهی شنیده میشود سخنران محترمی یک مجلس را به خاطر جمعیت کمش زودتر تمام می کند که به مجالس با کلاس تری برسد) چه اشکالی دارد سخنران محترم بعد از هیات در میان مخاطبان توقف داشته باشد و احیانا سوالی را جواب دهد آیا این اثرش کمتر از ده سخنرانی در یک روز است؟! گاهی به خاطر اینکه عده زیادی از ما بهره ببرند احساس وظیفه کرده و در عوض یکی دو نفر که واقعا سوال مهمی دارند به بعد ارجاع می دهیم و حال آنکه آن شخص دیگر هیچ وقت رجوع نمی کند. والعاقبه للمتقین

سه) خوش قول بودن

سخنران باید نسبت به عهد و پیمانی که با مردم می بندد پایبند باشد و نباید خدای ناکرده به جهت وعده های مادی بیشتر یا جمعیت و شهرت، وظیفه الهی خود را فراموش کند. سخنرانی که خدای ناکرده تا جمعیت و بنر و تبلیغات گسترده را دید، هیات کم جمعیتی را که قبلا قول سخنرانی در آن داده بود، رد می کند نباید به عنوان سخنران یا مشاور هیات استفاده شود.

توجه:

۱/ هیات ها مراکز اصلی نیرو سازی در نظام اسلامی هستند و وظیفه اصلی شان تربیت و هدایت نیروهای با تقوا، کارآمد و انقلابی است؛ به هیچ وجه نباید به جهت مسائل حاشیه ای این اصل نادیده گرفته شود؛ لذا سخنرانی که در یک هیات دعوت می شود باید کسی باشد که هدفش در راستای اهداف هیات تعریف شده باشد و تا آخر در خدمت هیات و اهداف آن باشد؛ چنانچه یک امام جماعت خود را مکلف می داند به هر مقام و منصبی که رسید سنگر مسجد را از دست ندهد و همیشه امامت جماعت مسجد بماند.

۲/ لازم است برای تکمیل این مطلب لا اقل به قسمت اول و سوم یادداشت ها مراجعه شود.

چهار) عدم دخالت در امور جزیی و سلیقه ای هیات

سخنران باید با اعضای هیات طوری دوستانه و پدرانه برخورد کند که آنان او را در امور هیات دخالت داده و در مشکلات از وی راهنمایی بخواهند ولی نباید به جهت اینکه تریبون هیات در دست اوست یا عده و عده ای پیدا کرده هر آنچه در مورد اداره هیات به نظرش رسید بیان کند و به این و آن بگوید و باعث اختلاف در بین اعضای هیات شود یا در مورد نظراتی که می دهد به سرعت انتظار عمل داشته باشد یا به جهت مخالفت عملی با نظرات وی خدای ناکرده از هیات قهر کند. تنها چیزی که سخنران وظیفه دارد آن را با جدیت پیاده کند این است که احکام و واجب و حرام را در هیات به عنوان یک اصل نهادینه کند و از ارتکاب حرام و ترک واجب اغماض و چشم پوشی نکرده و هیچ خلاف شرعی را اجازه ارتکاب ندهد و حتی در صورت لزوم نهی از منکر عملی، هیات را برای همیشه ترک کند.

پنج) بیان احکام شرعی

سخنرانی باید به هدف حرکت عملی به سمت دین آغاز شود و پایان یابد؛ بدین معنا که بتواند برای زندگی عملی و روزمره مخاطبان راهی مشخص کند به طوری که بعد از سخنرانی راهنمای خوبی برای رشد معنوی و مادی آنان باشد. اگر  کمی در شکل گیری حوزه های علمیه و هدف از تاسیس این جامعه بزرگ علمی تحقیق کنیم به این نتیجه می رسیم که وظیفه اصلی حوزه های علمیه از ابتدا تا کنون حفظ اسلام در قالب حفظ دستورات عملی بوده که در فقه اسلامی (احکام = باید و نبایدهای عملی) خلاصه می شود. سخنرانی که به عنوان نماینده حوزه علمیه و مکتب امام صادق ع  پا در عرصه هدایت و تعالی جامعه گذاشته است، باید یا خود قبل از سخنرانی به بیان مسائلی از فقه اسلامی و احکام بپردازد و یا یک شخص آگاه و کارشناس احکام را برای این کار مامور کند. سخنرانی که خود به بیان احکام اسلام اهمیت ندهد و یا به احکام و مسائل مورد نیاز مردم آگاهی نداشته باشد نسبت به پایه اصلی اسلام که مسائل عملی و اساس اسلام است بی توجه بوده و باید نسبت به روش  و راه خود تجدید نظر کند. فقهای بزرگوار شیعه سال ها زحمت می کشند که احکام اسلام و فقه آل محمد ص را از منابع استخراج کنند و در رساله ها و کتاب های استفتائات به مردم ارائه نمایند، چرا که مهم ترین وظیفه عالمان دینی فهم اعمال و دستورات دینی و گسترش آن در جوامع اسلامی است و این همان چیزی است که جامعه را بیمه خواهد کرد؛ بنابراین با این توجیحات که احکام کار یک سخنران نیست و یا وقت سخنرانی را می گیرد یا کلاس سخنرانی را پایین می آورد یا وقت زیادی برای تحقیق در زمینه احکام از سخنران خواهد گرفت نمی توان از این وظیفه اصلی و اولیه تفره رفت. از سوی دیگر سخنرانی که به این زیبایی می تواند مطالب اصلی، فرعی ، تاریخی و گاهی حاشیه ای دین را مطرح کند باید همان ذوق و استعداد را در جهت بیان مطالب اصلی و ارکان دین به کار گیرد. نباید کار به جایی برسد که بیان احکام که از ضروری ترین ارکان هیات است توسط شخصی که فهم دقیقی از دین ندارد بیان شود یا خدای ناکرده اشتباه و غلط بیان شود و … .

(۱) علیرضا محمدی نژاد (حوزه علمیه قم)۱۳۹۲/۴/۱۸

 

قسمت دوازدهم: نکاتی در باب وحدت هیات ها، روش ها و اهداف

یک) دغدغه وحدت؛ صحیح یا ناصحیح

وحدت هیات ها – با نگاهی الهی و هدف رشد و تعالی جامعه اسلامی، جلوگیری از انحرافات و استفاده از تمامی ظرفیت های مردمی – یکی از حرکت های مفید در جامعه دینی و به خصوص نظام اسلامی ماست. دغدغه وحدت مقوله ای است که از دیر زمان و بسیار در میان بزرگان و حکمای جامعه به خصوص پیش کسوتان و پیر غلامان هیات های مذهبی  مطرح بوده و خوشبختانه در مقام عمل به نتایجی هم رسیده است. آنچه این حقیر در صدد آن هستم شیوه های صحیح و واقعی وحدت و آسیب شناسی آن است که البته مانند یادداشت های گذشته مختصر خواهد بود. پس این حرکت و اهمیت و الهی بودن آن قابل انکار نیست و مهم این است که وحدت و حرکت هایی که با این هدف انجام می گیرد واقعی و کارآمد باشد و از آسیب ها دور بماند.

دو) محور وحدت

همیشه در حرکت های دینی کسانی باید فصل الخطاب باشند و به اصطلاح حول محور کسانی باید گشت که با دین آشنا بوده و در عین حال قوه مدیریت این حرکت ها را داشته باشند چنانچه نظام اسلامی ما بدون ولایت فقیه که از برترین فقها و در واقع جامع شرایط ترین افراد و کارشناسان دین است معنا ندارد. وحدت هیات های مذهبی هم بدون افراد کارشناس و در عین حال جامع شرایط ترین موجودین در هر شهر امکان ندارد و بی اغماض باید عرض کنیم که ائمه جمعه هر شهر در واقع برترین اشخاص برای این جایگاه هستند. پس در انتخاب اول هیچ کس را نمی توان شایسته تر از ایشان دانست و باید امامان جمعه محور همه هیات های مذهبی باشد. و ائمه جمعه عزیز که همگی از روحانیان فاضل و محترم هستند باید خود نیز وارد این میدان شده و این فرصت بزرگ را غنیمت بدانند. در صورت نبود چنین شرایطی – اگر امام جمعه در شهری نتوانست این محوریت را به عهده گیرد – بهترین شخص کسی است که از جانب ایشان انتخاب شود تا گزارش این حرکت را به ایشان برساند. در غیر این صورت باید در خدمت یکی از علمای اهل تقوا و بزرگ رفته و از ایشان در این زمینه استمداد کرد و اگر ایشان نیز این مسوولیت را نپذیرفت حتما باید فردی که از جانب ایشان مشخص می شود عهده دار این مسوولیت شود. متاسفانه این حقیر راه دیگری که بتواند به سرانجامی نیک برسد سراغ ندارد؟!! و البته این حرف که محوری نیست و پیدا نمی شود یقینا معنا ندارد. وحدت از پایین به بالا به نتیجه نخواهد رسید و باید وحدت از بالا به پایین منعکس شود. هیات ها نمی توانند با کار تشکیلاتی همه را با خود همراه کنند بلکه بزرگ تر ها هستند که باید هیات ها را زیر چتر پدرانه و نصایح و نگاه حکیمانه خود گیرند و وحدت آفرین شوند.

سه) ارتباط واقعی مدیران

وحدت واقعی با کارت دعوت و همایش و جلسات و حلقه های ماهانه و غیره معنا پیدا نمی کند. اگر محور هیات ها معلوم شود و مدیران به این سمت حرکت کنند که بخواهند با هم مانوس باشند و حرکت های بزرگ تری در شهر و استان و بلکه کشور ایجاد کنند باید تحت اشراف عالم بزرگی شروع کنند و پس از ایجاد دبیرخانه و امسال آن دیگر انتظار معنا ندارد. مدیران هیات ها نباید منتظر بخشنامه باشند و باید عملا حرکت های صحیح را شروع کنند و مثلا در انتظار نمانند که دبیرخانه اعلام کند فلان هیات با فلان هیات جلسه بگیرند و … . اینها گاهی خلاف وحدت واقعی بوده و دستورات و طرح هایی کلیشه ای است و حتی هیات ها را پس از مدتی با خطر مواجه می کند. هیات فرهنگ سرا نیست و باید نرم، مردمی و سنتی باشد و بماند و فرمایشی و دولتی و سیستمی شدن آن جامعه را به خطر می اندازد؛ لذا وحدت واقعی در ادامه راه خود باید به سمت انس و حرکت های واقعی که در پرتو اعمال مدیران معنا می شود حرکت کند. برای نمونه باید یک مدیر با برخی از اعضا به صورت غیر منتظره یا حتی با قرار قبلی به هیات دیگری بروند و واقعا به قصد استفاده از مراسم در مجلس بنشینند. با سخنران و مداح و مدیران آن انس بگیرند و در مشکلات هیاتی و مسائل مالی مدد کار هم باشند در برپایی مراسم به کمک آن هیات بروند و گاهی هدایایی به مناسبت برای مدیر یا هیات بفرستند و بالاخره دوستی ها را به اثبات برسانند. اینکه هر از گاهی دبیرخانه بخشنامه کند که مدیران حضور پیدا کنند تا فلان کار را انجام دهیم و هیچ ارتباط عاطفی و خارج از این جلسه به صورت واقعی – نه فرمایشی – انجام نشود، از وحدت واقعی فرسنگ ها دور است…. . اینکه یک سخنران یا مداح را بخواهند به هیات ها تحمیل کنند یا یک روش را اجباری کنند خلاف وحدت است و هیات ها باید استقلال و مدیریت خود را حفظ کنند. تنها کسی که می تواند با تدبیر و حکیمانه رویه هیات ها را به سمت و سویی الهی و بدون نقص تر پیش برد محور هیات ها (رجوع به بند دو) است و لا غیر.

چهار) جذب حداکثری توسط محور وحدت

البته خلاف ادب است که این حقیر این مطالب را عرض کنم؛ ولی به جهت تجربه به ائمه جمعه عرض می کنم که ایشان خود باید آغاز کننده ی حرکت وحدت آفرینی در شهر باشند و منتظر هیچ گروه یا تشکلی برای این مقوله نمانند. جذب همه هیات های مذهبی شهر باید با تمام قوا توسط ائمه محترم جمعه انجام شود و به هیچ وجه نباید یک تعداد هیات که حالا با امام جمعه به ظاهر همراهند یا مثلا تعدادی هیات که به هیات های هماهنگ تر با نظام اسلامی معروفند یا از جانب برخی مدیران انتخاب و معرفی شده اند در دایره نگاه امام جمعه قرار گیرند. نباید در همایش ها و گرد هم آیی های به نام و وحدت، فقط برخی هیات ها دعوت شوند. ائمه جمعه باید پدر معنوی همه جوانان و هیات های شهر باشند و چه بخواهد حرکتی از سوی برخی هیات ها برای وحدت شروع بشود یا نشود ، ائمه جمعه باید خود محور وحدت شوند؛ درد دلها را بشنوند و به میان هیات ها رفته و از مدیران آنان دعوت کنند تا در دفتر امام جمعه، خدمت وی برسند و به گفت و گو بنشینند و در این جلسات امامان جمعه محترم شبهات را پاسخ دهند و روحانیان فاضل در حوزه ها را برای پاسخ گویی و سخنرانی به هیات ها معرفی کنند و حتی شده هزینه سخنران و اسکان آنان را به عهده گیرند و البته ائمه جمعه  می توانند از سازمان تبلیغات، اداره اوقاف، معاونت های فرهنگی برخی ادارات و شهرداری و سایر مراکز در این امر یاری بخواهند و دستور به همکاری آنان را با هیات ها صادر نمایند. امامان جمعه می توانند با کمک مالی و معنوی به هیات ها آنان را در احیای فرهنگ اهل بیت ع یاری کنند و بالاخره با این محوریت و البته در این سطح بالای علمی و جایگاه که امامان جمعه دارند، چنین حرکتی به سرعت می تواند کشور را متحول سازد. اگر مدیران هیات ها نیز انقلابی، مومن و مخلصانه حرکت کنند و به فکر وحدت واقعی باشند باید در اولین مرحله برای ایجاد وحدت، به دنبال ائمه جمعه و علما رفته و آنان را به هیچ وجه رها نکنند.

تقاضا: ائمه محترم جمعه در درجه اول و عالمان دین در هر شهری – در صورت عذر امامان جمعه – محور وحدت و جذب حداکثری هیات ها برای طرح های بزرگ هستند و باید به میدان وارد شوند و بی شک پشتوانه و ستون اصلی برای حفظ و بقا و وحدت رویه هیات های مذهبی خواهند بود.

پنج) پرهیز از رقابت های ناسالم

هر هیاتی در عین حالی که باید مراسم خود را باشکوه و تبلیغات و جاذبه های فراوان برگزار کند، نباید امکانات مالی خود را چه در ظاهر و چه در باطن برای رقابت با دیگر هیات ها به کار گیرد و این تفکر را در ذهن اعضای خود رسوخ دهد که اعلام موجودیت هدف اصلی و کوتاه مدت هیات است. هیات مجلس اهل بیت ع است و آلوده شدنش با مسائل مادی و نگاه های سطحی با روش این مکتب و خاندان سازگار نیست. این نوع نگاه به تبع خود نه تنها تیرگی ها و کدورت ها را همراه دارد؛ بلکه با روح وحدت آفرینی منافات دارد. مدیر چنین هیاتی به سبب این تفکر، اگر در همایش ها، نشست ها و جلساتی هم به عنوان وحدت و نزدیک شدن قلب ها و راه ها حضور پیدا کند، انتظار اعلام و اعمال مواضعش در جلسات مدیران هیات ها بیش از دیگران خواهد بود و به جهت آمار مخاطبان بیشتر، انتظار تاثیر گذاری نظرش در جمع مدیران را خواهد داشت. این سطحی نگری ها و برتر بینی ها و خود را داعیه دار نجات دیدن در دید دیگران و به خصوص توده های مردم نگرشی نفسانی و غرور آمیز خواهد بود و فضای شهرهای مذهبی را هم آلوده خواهد کرد. هر هیاتی چه کوچک یا بزرگ چه قدیمی چه تازه تاسیس، باید بتواند در شهر فعالیت کند و در محله و منطقه خود تاثیر گذار باشد. اخلاص باید به عنوان یک اصل در میان مدیران هیات ها مطرح شود و خدای ناکرده طوری وانمود نشود که مدیر هیاتی برای اعضای خود فهم بیشتری قائل است یا می خواهد صرفا خود را در شهر مطرح کند؛ کاری که متاسفانه زیبایی هیات ها را خدشه دار می کند. همه هیات ها باید با تمام وجود برای اهل بیت ع تبلیغ کنند و مراسمشان با تمام کیفیت های موجود برگزار شود؛ ولی مدیران هیات ها باید توجه کنند و به این باور برسند که شخصیت واقعی افراد است که به هر هیاتی اعتبار می دهد و با اخلاص و فکر جمعی و مصلحت اندیشی برای تمام شهر و با نگاه و دلی بزرگ است که می توان الفت و انس و برادری واقعی در میان هیات ها ایجاد کرد. مگر می شود مدیران نگاه مادی و حزبی و تشکیلاتی و برتر بینی و سیاسی کاری داشته باشند و هیات ها به وحدت برسند. به قول یکی از علما حافظه ای که با کشمش تقویت شود با پنیر هم تضعیف می شود. وحدتی که با فرمایش و اهداف سطحی ایجاد شده باشد با بادی ویران می شود و نوبت به تند باد هم نمی رسد. وقتی مدیران هیات ها از هم بدگویی کنند و کارشان فقط نقد دیگران باشد و جلساتشان به عیب گویی بگذرد؛ وقتی خدای ناکرده سخنران و مداح هیاتی را به مسخره بگیرند؛ وقتی وحدت در این خلاصه شود که فلان سخنران یا مداح را با شیوه های خاص در شهر جا بیندازند، و وقتی احترام ها مصنوعی و مصلحتی شود؛ توصیه به وحدت و همایش های در این راستا نهایتا وحدت های کلیشه ای را رقم خواهد زد نه بیشتر. باید مدیران همدیگر را باور کنند و خود خواسته و با شوق از یکدیگر مشاوره بخواهند و به هم احترام کنند تا حقیقتا وحدت واقعی دیده شود. چه فایده ای دارد کسی که دبیر این همایش های به اصطلاح وحدت آمیز می شود خود نیز آنان را باور نداشته باشد و قلبا دوستشان نداشته باشد و بخواهد از ره آورد وحدت به جایگاهی برسد. این که قرار است وحدت محور داشته باشد به این جهت است که بزرگ تر های باتقوا نگاهشان نگاه رحیمانه است. نباید وحدت هیات ها این طور جلوه کند که گروهی می خواهند بر گروه دیگر اثر بگذارند.

توجه: همه آسیب ها در حرکت به سوی وحدت با محوریت عالمی عامل و بصیر حل خواهد شد و اگر گفته شود نیست و نمی شود باید گفت آیا واقعا حرکتی به سوی عالمان دینی با اخلاص انجام گرفت و نشد؟؟!!. ما اگر بخواهیم می شود، چون نمی خواهیم نمی شود. بل الانسان علی نفسه بصیره و لو القی معاذیره… .والعاقبه للمتقین

 

(۱) علیرضا محمدی نژاد (حوزه علمیه قم)۱۳۹۲/۴/۲۰

 

قسمت سیزدهم: حدود و ثغورها (واردات و صادرات هیات و حد و مرزهای مدیریت هیاتی)

یک) هیات و اقتصاد

هر چند هیات ها باید با بهترین کیفیت اداره شوند و حتی دستگیر فقرا و مستمندان هم باشند و به طور قطع اگر هیات ها بتوانند هزینه ماهانه دائمی داشته باشند می توانند بدون دغدغه به کارهای اصلی خود بپردازند؛ ولی نباید فراموش شود که کار اقتصادی برای کسب بودجه و تامین مخارج هیات – به خصوص در ابتدای فعالیت و تاسیس هیات – ممکن است موجب دوری از اهداف اصلی یا سستی در آن شده یا اهمیت آن را کم رنگ کند. هیات باید در ابتدا از کمک اعضا تامین شود و معمولا هر هیاتی با مساعدت برخی خیرین ادامه می یابد تا کم کم به استقلال می رسد. از آنجایی که هیات ها با توسل به اهل بیت ع و به جهت زنده نگه داشتن یاد آن بزرگواران برپا می شود لذا مردم با علاقه و عشقی که به این خاندان دارند خود به تامین آن می پردازند. از طرفی سخنران، مداح و مدیر محترم هیات می توانند با رای زنی و مشورت با بزرگان شهر و خیرین با بیان اهمیت بقا و توسعه هیات های مذهبی به تامین مالی هیات بپردازند و نیازهای ضروری که مهم ترین آن  مکان هیات است تامین کنند (توجه: اگر هیات امنای مساجد با هیات ها همراهی کنند این مشکل هم به راحتی حل خواهد شد) و برای مثال می توانند با خرید یک باب مغازه و اجاره دادن آن برای همیشه به صورت ماهانه مخارج هیات را تامین کنند؛ ولی اینکه برخی از اعضای هیات ها شروع کنند به کارهای اقتصادی، آن هم به مدت زیاد، متاسفانه باید عرض شود به تجربه ثابت شده کارهای اقتصادی هیات ها نه تنها باعث این شده که برخی از اعضا – که با هدف کسب معارف دینی قدم در هیات گذاشته بودند – از این فضا خارج شوند؛ بلکه در میان اعضا و مستمعان هیات نیز جلوه خوبی نخواهد داشت و بدبینی هایی پدید خواهد آورد؛ گاهی نیز به جهت آشنا نبودن با محیط کسب و کار و عجله ای که در تامین هزینه ها دارند با پول اعضا دست به کارهای سنگین زده و ور شکست می شوند و … . بارها عرض شد که هدف اصلی هیات هدایت به سوی صراط مستقیم و آموزش معارف اهل بیت علیهم السلام  به مردم است و نباید هیچ عاملی مانع از این هدف شود. اگر هیاتی واقعا با هدف الهی حرکت کند خدای متعال قطعا هزینه های لازم را از طرق مختلف تامین خواهد کرد.

دو) هیات و سیاست

دیانت ما عین سیاست ماست و بالعکس؛ هیاتی که از مسائل سیاسی دور باشد و خود را تافته جدا بافته از نظام اسلامی بداند و به اسم عرفان و سیر وسلوک و دوری از فتنه ها و هر اسم دیگری به عزلت بنشیند و حتی به علامت دوری از سیاست، عکسی از رهبران انقلاب را هم به دیوار هیات نزند؛ اگر منصفانه نگاه کنیم خواهیم گفت سطحی نگری و ساده لوحی در آینده ای نزدیک در آن موج خواهد زد و  از درون آن انحرافاتی ناخواسته برخواهد خواست. ولی سوال این است که آیا هیات ها در نگاه اولیه باید به هیاتی سیاسی شناخته شوند و مانند احزاب جلوه های آن چنانی داشته باشند و سخنرانی هایشان به جای معارف دینی و بیان سیره و دستورات اهل بیت ع به نشست ها و تحلیل های سیاسی تبدیل شود یا خیر؟ از نگاه حقیر این نوع برنامه ریزی ها و حرکت ها باید به عنوان برنامه های جنبی (البته با تعادل) و مخصوص اعضای اصلی هیات باشد و قالب و چهارچوب اصلی هیات که همان برنامه های هفتگی و مراسم ویژه ایام است باید به همان شکل و قالب هیاتی سنتی که بیان تاریخ و حدیث و احکام و البته تحلیل های دینی و بصیرانه و روضه ها است بگذرد. قطعا اگر هیات ها زیر پرچم ولایت فقیه باشند و تحت اشراف علمای ربانی (که به اهمیت وجود و ارتباط ایشان با هیات در یادداشت های قبلی اشاره شد) حرکت کنند به موقع تشخیص خواهند داد که در مسائل سیاسی چگونه و در چه سطحی باید شرکت کنند و لازم نیست به اسم سیاسی و انقلابی بودن همه برنامه هایشان و حتی سخنرانی ها و مداحی های هفتگیشان به تحلیل های سیاسی هفته تبدیل شود.

سه) هیات، هنر، علم ، ورزش و …

هدف از تاسیس هیات، هدایت به سوی صراط مستقیم و تربیت افردای است که حلال و حرام خدا را بشناسند و نتیجتا باید خروجی این مجموعه انسان هایی با تقوا، بصیر، هوشیار و عالم باشد؛ بنابراین در صورتی که هر یک از اعضا به جای اینکه با دین به خوبی آشنا شود به سمت و سوی کارهای حاشیه ای برود، برای خود و هیات خسران است. خیلی خوب و عالی است که هیات در همه زمینه ها خودکفا باشد و نیروهایی در چارچوب نیازهای هیات تربیت کند تا مشکلات خود را حل کند؛ مثلا طراح خوب، شاعر خوب، فیلم نامه نویس خوب، خوش نویس خوب و بازیگر خوب و قهرمان های ورزشی و هر چیزی که نیاز امروز جامعه است در هیات تربیت شوند و از دل این مجموعه بیرون آیند؛ ولی نگرانی مهم این است که به شرطی این فعالیت ها خوب و مفید است که پس از چندی هیات تبدیل نشود به محفل شعرا یا انجمن خوشنویسان یا کانون طراحان و …. . و قشری خاص. این نوع نگاه بر می گردد به مدیر و علاقه های شخصی او؛ مدیر هیات در عین حالی که باید استعدادها را به خوبی شناسایی کند و بسیار مهم است که خود نیز اهل هنر و با استعداد باشد ولی نباید همه را فدای یک فعالیت جنبی کند (توجه: به اندازه کافی کسانی در جامعه هستند که عهده دار این کارها باشند و آن چیزی که باید انجام گیرد همه مشاغل + تقوا است و هیات است که باید این نیاز را پاسخ گو باشد). مدیر هیات باید در درجه اول به احکام و اخلاق اسلامی و قرآن و عترت ملتزم و متوجه باشد؛ همان چیزی که هیات به دنبال اوست. همان طور که جامعه به همه افراد نیاز دارد ولی همه باید با تقوا باشند هیات هم اولا به همه نوع فعالیت نیاز دارد ولی به شرط تقوای فعالان و ثانیا رسالت اصلی هیات باید این باشد که دین و اخلاق و عمل اسلامی در آن بیش از هر چیزی بدرخشد. اگر قرار باشد شعر و شاعری آنقدر در هیات پیشرفت کند که یک سوم وقت اعضا صرف شعر شود و کم کم به جای مداحی در خواست کنند که مجلس شعر خوانی داشته باشند و بعد از چندی به جای روضه اشعار برخی شعرای حماسه سرا را بخوانند و به جای قرآن به شمس تبریزی و حافظ اکتفا کنند به جای احکام هم علاقه به نشست های دیگر پیدا خواهند کرد و  این خسران هیات است نه صعود و سعادت. (توجه: متاسفانه مطالبی که عرض شد در برخی هیات ها به چشم می خورد.)

چهار) هیات و کارهای فرهنگی

کار فرهنگی اگر معنایش همان کار دینی باشد، باید گفت: هیات بزرگ ترین کار فرهنگی است و اگر معنا و مصداق دیگری دارد، نباید برای آن وقت گذاشت. هیات هر کاری که می کند باید در راستای ارتقای مادی و معنوی اعضا باشد که همان راه اعتدال و مستقیم است. به عبارتی هیات وظیفه اش هدایت به سوی صراط مستقیم است و صراط مستقیم با عمل به دستورات و توجه صد در صد به احکام اسلام معنا پیدا می کند که سعادت دنیا و آخرت را در پی خواهد داشت. مثلا اگر  اردوی هیات در راستای دین و اتحاد و شادی و نشاط مومنان باشد با تشکیل معاونت اردویی برای هیات باید این کار را مدیریت کرد و اگر برای ارتقای معنوی اعضا نیاز به کتابخانه است باید مسوولی برای آن انتخاب شود. اگر برای رفع نیازهای مادی اعضا نیاز به تشکیل صندوق قرض الحسنه پیدا شد این کار خدا پسندانه را باید  با جدیت دنبال کرد؛ ولی اینکه هر کاری را که حتی در اولویت نیست راه اندازی کنیم و یک مسوول برایش بگذاریم باعث هدر رفت اوقات و انرژی اعضا خواهد شد. مثلا هیاتی که هنوز در ابتدای تشکیل است و اعضای اصلی اش با دین آشنا نشده اند اگر بخواهد یک نشریه راه بیندازد هر چند کار بسیار مفیدی است ولی اگر طبق برنامه ای حساب شده و در جهت تربیت و هدایت خود اعضا نباشد، باعث می شود وقت اعضا به قدری در آن جهات پر شود که به سرعت هیات را در درجه بعدی فعالیت های خود قرار دهند و ثمره اش این می شود که کمتر از دین می شنوند و کمتر با هیات و اعضایش انس می گیرند و کمتر به فکر ضعف های اخلاقی خود می افتند و تبدیل می شوند به یک روزنامه نگار حرفه ای و در ظاهر مذهبی که خود طرفی نبسته و می خواهد مردم را با نشریه اش به دین دعوت کند.

گفت: اول به قصد نکته شنیدن قدم زدیم

افسوس و آه در خط اول علم زدیم

همت نکرده توصیه کردیم دیگران

حیف از کلاس اولی که نرفته منم زدیم.

مسوولیت دادن به اعضا در ابتدای کار مهم است؛ ولی نه به عنوان یک اصل بلکه راهی برای انس گرفتن با هیات و دوری از فضاهای مخرب شیطانی و سپس با برنامه های مفیدی که در هیات برگزار خواهد شد ان شا الله این انس گرفتن تبدیل به معرفت به اسلام و بقای در صراط مستقیم خواهد شد. همان طور که قرار نیست کودک تا آخر عمرش با جایزه گرفتن نماز بخواند. هیات هم قرار نیست تا آخر، با مسوولیت دادن اعضا را حفظ کند و باید جاذبه دین و مکتب اهل بیت ع پس از مدتی افراد را به خود جذب نماید و این با مدیریت خوب مدیر هیات محقق خواهد شد.

پنج) هیات و برنامه های شبانه روزی

هیات نباید تمام وقت اعضا را پر کند؛ این نگاه که ما باید تمام زندگی افراد را با برنامه ها و فعالیت های هیات پوشش دهیم نگاه غلطی است. هیات باید به اعضا  قواعد دینی زندگی کردن و در صراط مستقیم ماندن و به اصطلاح ماهی گیری یاد بدهد نه دائماً ماهی به آنان بدهد. اگر قرار باشد آن قدر کار فرهنگی و حاشیه ای برای هیات بتراشیم که دیگر صبح تا شب اعضا در هیات و برای هیات بگذرد پس از مدتی با آسیب های جدی مواجه خواهیم شد. اولا: شکایات خانواده هایی که خود برای فرزندانشان برنامه دارند شروع می شود و لذا هیات را مانع از رشد فرزند خواهند دید و مانع از حضورش خواهند شد. ثانیا: گاهی تشخیص ندادن استعداد اعضا توسط مسوولان هیات و بی برنامه گی و مناسب نبودن کیفیت کارها و هدر رفتن عمر و استعداد در فعالیت هایی که هیات برای اعضا تعریف کرده، موجب صدماتی به افراد و خانواده هایشان می شود. ثالثا: حضور زیاد در فعالیت های هیات و نبودن در سایر عرصه ها گاهی سبب پایین آمدن سطح علمی و آسیب های مادی به اعضا می شود و …. . چه لزومی دارد هیات هفته ای ۵، ۶ جلسه ی دو یا سه ساعته  فقط به جهت فعالیت های جنبی برای اعضا بگذارد و دائما آنان را از محل کار و فضای درس و حضور در جمع خانواده با فراخوان خارج کند؟ در حالی که همین اعضا گاهی در جلسات هفتگی هیات که ۲ ساعت بیشتر نیست و به بیان معارف و احکام دین پرداخته می شود کم رنگ می شود و کم کم گرایشاتشان به سوی فعالیت هایی می رود که خارج از هیات هم می شد به دنبال آن رفت. در هیات های بزرگ گاهی مدیر می تواند برای این که کارهای متفرقه را کنترل کند و همه را در گیر کارهای جزیی نکند یک نفر از فعالان هیات را که در حال تحصیل نیست و وقت کافی هم دارد با تخصیص بودجه و حقوق ماهانه به استخدام هیات در آورد تا در اوقات امتحانات و عدم حضور برخی از اعضا هیات با مشکلی مواجه نشود.

توجه:

۱/ نوعاً اداره هیات و بقای آن در گرو وجود یک یا دو نفر از افرادی است که خود را وقف این کار کرده باشند؛ اگر این افراد از کسانی انتخاب شوند که وقت کافی دارند و از نظر مالی نیز با مشکلی مواجه نیستند بهترین حالت است و الا خوب است اعضا برای کارهای اداری و وقت گیر هیات بودجه ای ماهانه جمع آوری کنند و به عنوان حقوق ماهانه به فردی که عهده دار  این کارها می شود اختصاص دهند؛ چرا که به تجربه ثابت شده در هیاتی که یک یا دو نفر متعهد و معتقد و دارای وقت کافی وجود نداشته باشد سایر افراد نمی توانند در ادامه راه به خوبی همراهی کنند و معمولا شور و نشاط هیات رو به افول می رود.

۲/ هر چند شور و نشاط و اخلاص و ایثار و فدارکاری باید در هیات ها موج بزند؛ ولی آینده نگری و استفاده صحیح از استعدادها و بالا بردن کیفیت ها نباید نادیده گرفته شود. می توان ایثار و فداکاری و اخلاص را در قالب یک اردوی جهادی به روستایی محروم خلق کرد و در کنار آن از ظرفیت های اعضا با خبر شد؛ در عین حال نشاط و تفریح و فضایل اخلاقی را با جمع همراه ساخت.


(۱) علیرضا محمدی نژاد (حوزه علمیه قم)۱۳۹۲/۴/۲۸

 

قسمت چهاردهم: پاسخ به یک سوال مهم

چرا رشد جمعیت یا حضور اعضای جدید در مراسم هفتگی هیات ها – حتی در هیات های مطرحی که مداح و سخنران مشهوری دارند – کم رنگ، آهسته، کند یا با رکود همراه است.

یک) هیات، استقبال، جمعیت

هر چند بنا نیست هر کجا با استقبال زیادی مواجه شد لزوما دلیل بر کیفیت عالی و اجرای مدل خوب هیاتی باشد؛ ولی بدون اغماض عرض می شود طبق آسیب شناسی انجام گرفته هیاتی که نتواند جاذبه داشته باشد و مورد اقبال واقع شود، نمی تواند هیات ایده آل و حتی معتدلی باشد و قطعا نکاتی را نادیده گرفته است.

دو)  نقش مدیر، مداح و سخنران

به ترتیب مدیر، مداح و سخنران یک هیات بیشترین تاثیر را در گرایش مردم به هیات دارند و هر کجا ضعفی دیده شود اول باید سوالات از این سه بزرگوار شروع و جواب خواسته شود.

سوالات این است:

۱/ مخاطبان و تازه واردین به عمل اسلامی، کیفیت فعالیت ها، خوش برخوردی و تواضع این افراد چه نمره ای می دهند؟ به صراحت باید گفت اولین باری که هرکس وارد هیاتی می شود اگر یکی از این سه نفر نتوانند با او رابطه ایجاد کنند هیات در جذبش با مشکل مواجه می شود حتی اگر سخنران و مداحش بهترین های جهان باشند. اشکال: مگر می شود مداح یا سخنران هر هفته با همه افراد گفت و گو کنند و برخورد داشته باشند؟ جواب: آری، اگر یک مداح یا سخنران تصمیم بگیرد بعد از مراسم فقط یک ربع وقت بگذارد و با مستمعان فقط به یک دست دادن هم شده اکتفا کند نیمی از کار انجام شده است. در قسمت خواهران نیز باید مسوول واحد بانوان که در یادداشت های قبلی اشاره شد با شرکت کنندگان گفت و گو داشته باشد و با ایشان مانوس شود. [توجه: چون متن مختصر است به راه کارهای دیگر اشاره نمی کنیم.]

۲/ چند بار شده که این سه بزرگوار از عدم حضور یک عضو معمولی هیات سوال کنند؟ ۳/ چند بار شده همان آقای مشهور (مداح یا سخنران یا مدیر) به عیادت پدر بیمار یکی از اعضا بروند یا در مراسم تشییعش شرکت کنند یا …؟ ۴/ چند بار شده دستور دهند به احترام بزرگ ترها صندلی برایشان بیاورند و مانند آن ؟ ۵ . مداحی که یک مداح میهمان می بیند یا سخنرانی که یک روحانی به مجلسش حاضر می شود و مسوول هیاتی که مسوول هیات دیگری به هیاتش می آید چه کار می کند؟ و چگونه او را احترام می کند؟

سه) آفت از خود متشکری

مخاطبان هیات ها اهل بیت ع را دوست دارند چون رفتار ایشان و ایثارشان را دوست دارند و خوش ندارند کسی به جهت اهل بیت ع از خودش متشکر باشد و به اصطلاح کلاس بگذارد، چیزی که در دین ما تواضع نامیده می شود؛ ولی تواضع گاهی به این است که خوبی های سایرین را هم ببینیم. اگر یک هیاتی فقط سی دی های مداح خود را عرضه کند و فقط سخنرانی ها و کتاب های سخنران خود را به فروش بگذارد هر چند کاری خوب است ولی کامل نیست و گاهی بو دار است. چرا خوبی ها ی دیگران را نبینیم؟

مداحی که از تریبون هیات استفاده کند و به جهت شهرتی که دارد هر سخنی را بیان کند و همه را مطیع دستور خود بداند و خدای ناکرده از پشت تریبون افراد را ضایع کند یا به اصرار از مخاطبان بخواهد به شکل خاصی بنشینند یا در حلقه اصلی سینه زنی شرکت کنند یا این طور و آن طور کنند، این ها گاهی علاوه بر بدبینی ها و دور شدن ها، ظلم به شرکت کنندگانی است که به عشق اهل بیت ع پا در این مجلس گذاشته اند و ممکن است اولین بارشان هم باشد که به هیات می آیند و با این کارها شاید آخرین بار. ما چه می دانیم کسی که حالا در حلقه اصلی سینه زنی حضور پیدا نمی کند چه عذری دارد؟ شاید اعتقاد او به حضور در بین سینه زنان بیشتر از خود آنان باشد.؟ شاید او امروز خسته است و قطعا برای تماشاگری و بطالت نیامده؟ شاید و شاید؟ چرا اینقدر اصرار؟ مگر حالا که نیاید چقدر به دین داری دیگران لطمه می خورد؟ (توجه: درست است که هیات باید نظم خود را داشته باشد ولی به زور و بی ادبی که کاری درست نمی شود). اگر یک مداح خدای ناکرده پشت تریبون هیات به مستمعان بدگویی کند یا به خاطر اینکه مجلسش شور بگیرد ساعتی بیش از وقت تعیین شده وقت مجلس را بگیرد آیا می توان توقع داشت همه مخاطبان هفته آینده هم بیایند؟ متاسفانه گاهی انسان می بیند که تا یک مداح به شهرت می رسد اول انتظارش را بالا می برد و همین می شود که برخی مداحان اگر دار و دسته ای کذایی برای خود نداشته باشند حتی نمی توانند یک مجلس معمولی در یک شهر کوچک را اداره کنند. چه شد ایمان و چه شد صاحب نفسان روضه خوان؟ مگر نه اینکه اسلام دین عمل است نه حرف. باید به سخنرانهای محترم هم همین نکات عرض شود. آنان نباید با اولین صدایی که از کودکی می شنود بر سر مادرش فریاد بکشند که چه شد و چه نشد … چرا ساکتش نمی کنی و …؟!! و آن مادر را در میان بانوان خجالت زده کنند؟ یا یکی که حرف می زند به سرعت به او تذکر دهند و … ؛ باید بدانیم مستمعان ما که نیامده اند مجلس را خراب کنند که این طور مورد خطابشان قرار می دهیم؟!!.  این رفتارها آیا باعث جذب و گرایش به هیات است یا دفع؟

چهار) کارهای جانبی مفید

چرا در کنار مجلس روضه اتاقی برای کودکان و بازی و نقاشی آنان آمده نشود؟ چرا در کنار هیات کتاب ها و نرم افزارهای مفید و کارشناسی شده ی دینی عرضه نشود؟ چرا اگر توانش هست هیات با غذا دادن به دوستان اهل بیت ع تمام نشود؟ چرا اگر می توانیم با توان اعضای هیات، مدرسه ای با کادر و نگاهی تربیتی _ دینی برای فرزندانمان تاسیس کنیم این کار را نکنیم؟ چه کاری بهتر از تاسیس مدارس دینی بعد از هیات سراغ داریم؟ چرا هیات صندوق قرض الحسنه تشکیل ندهد که اعضا محتاج دیگران نشوند؟

پنج) هیات و  دعوت از علما و پیر غلامان

چه اشکالی دارد هر از گاهی مدیر هیات از یکی از عالمان شهر تقاضای حضور در هیات و شرکت در مراسم را داشته باشد؟ چه ایرادی دارد مداح هیات از پیر غلامان اهل بیت ع تقاضا کند که با حضور خود برکت مجلس را زیاد کنند؟ چه می شود اگر پیشکسوتان و مدیران سایر هیات ها را به هیات دعوت کنیم و از آنان نظر بخواهیم؟

 

(۱) علیرضا محمدی نژاد (حوزه علمیه قم)۱۳۹۲/۴/۲۹

 

(۱) علیرضا محمدی نژاد (حوزه علمیه قم)

۱۳۹۲/۲/۴

و البته چند لینک مفید هم در این رابطه از طرف حقیر تقدیم می شود.

 

هویت هیئت

 آداب هیئت داری

نقش هیئت ها از نظر حجت الاسلام  پناهیان

۱۶ نکته کلیدی پیرامون هیئت و هیئت داری سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین کدخدا رستم 

بایسته های هیئت و هیئت داری در نگاه امام خامنه ای

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۰۵
محسن بهرامی