جناب آقای سپنتا نیکنام....
بسم الله الرحمن الرحیم
عجیبه برادر مهدیان اینطور استدلالی ارائه کرده.... (اینجا)
باید در جواب گفت : عجب..از کی تا حالا صرف فشار افکار عمومی مصلحت زا شده برادر؟ این که خیلی بد می شه دشمن با مدیریت افکار عمومی خیلی کارای دیگه هم ممکنه بکنه....این استدلالتون به نظر درست نیست...بلکه درست اینه که شورای شهر و مدیریت امور شهری از مسائل کارشناسی و تخصصی است و شان تقنین یا ولایت قضائی مستقل ندارد و همان گونه که می توان در طراحی شهری از نظریات غربی عاقلانه و منطقی استفاده کرد و بهره گرفت می توان از عضو شورای شهر کارشناس، با کفایت، پاک دست و با حسن نیت غیر مسلمان هم کمک مشورتی گرفت... ضمن اینکه طبعا اقلیت بودن این قشر در جمع شورا هم باید لحاظ شود. کما اینکه در مجلس شورای اسلامی هم که شان مشورتی دارد از اقلیت ها استفاده می شود. اما باید اقلیت ها در مجلس هم اقلیت باشند. در واقع ولایت فردی در مجلس وجود ندارد و یک ولایت مجموعی داریم که اگر اقلیت ها در این ولایت مجموعی اقلیت باشند شاید بتوان گفت قاعده ی نفی سبیل تامین می شود.
پس سه قضیه باید بحث شود
یکی اینکه شورای شهر شان ولائی ندارد که ظاهرا ندارد
دوم اینکه تنها در شوراها با لحاظ اقلیت بودن غیر مسلمانان در شورا این موضوع مطرح است.
سوم اینکه به فرض که شان ولایی هم داشته باشد ولایت مجموعی دارد و اگر اقلیتها در آن اقلیت باشند با هم ولایتشان در ولایت اکثریت مسلمان مغلوب می شود و ولایت غالبه ندارند.
در هر حال بحث پیچیده ای است که باید دقیق مطرح شود و شاید حتی به این نتیجه برسیم که ولایت حداقلی در یک ولایت مجموعی هم برای اقلیتها متصور نشویم و فقط نقش مشورتی آنها در مجلس شورای اسلامی لحاظ شود و حق رای نداشته باشد . البته همان گونه که گفته شد در شورای شهر اینکه اساسا این شورا ولایت دارد مانند مجلس شورای اسلامی خود بحث مستقلی است که باید انجام شود.
در هر حال این بحث مبنایی است و شخص خاص آقای نیکنام به هیچ وجه نباید در مبانی اثرگذار باشد و مبانی نظام بر اساس شخص خاص نباید تعیین گردد.