امام خامنه ای بیست سال است دارند با بلند ترین تعبیرات مسئولین را به
اقتصاد مستقل از نفت تشویق می فرمایند، مال این دولت و آن دولت هم نیست
صحبت بیست سال است، اما این آرزوی بزرگ امام خامنه ای هنوز محقق نشده است (اینجا را
ببینید) انقدر بستن درب چاه های نفت را و تحقق آرزوی ایشان را عقب
انداختند که دشمن تصور کرد این قضیه لابد پاشنه آشیل مملکت است که حضرت آقا
این طور روی آن اصرار دارند. بالاخره دشمن برای دست اندازی به این قضیه
اقدام کرد و حصر نفتی ایران را کلید زد. غافل از این که عدو شود سبب خیر
اگر خدا خواهد و این از الطاف خفیه ی الهی است که دشمن ایران را حصر نفتی
کرده است، مَثَل دولت های ایران مَثَل معتادهایی شده بود که برای ترک
اعتیاد نفتی نیاز بود به تخت بسته شوند و شکر خدا دولت آمریکا در این ترک
اعتیاد نفتی در حال حاضر دارد نقش ترک دهنده را ایفا می کند... ان شاء الله
که معتاد روی تخت کار دست خودش ندهد و سعی در تقویت قوای درونی کند تا از
این اعتیاد رهایی یابد.
اما مطلب دوم را با یک نقل قول آغاز می کنم،
حاج آقای فلاح از اساتید حوزه دانشجویی دانشگاه شریف در سر یکی از کلاسها
نقل می کردند که قبل از انقلاب مراجع تقلید دور هم جمع شده بودند که چاره
اندیشی کنند که در مقابل هجمه ی شاه به اسلام و مومنین چه باید کرد، از قضا
علامه طباطبایی هم در آن مجلس دعوت شده بودند، علامه در تمام جلسه هیچ
صحبتی نفرمودند و در آخر امام راحل بزرگوار اصرار می کنند که ایشان هم
مطلبی بفرمایند، علامه می فرمایند که من می دانم که مطلبی که می گویم کسی
استقبال نمی کند، امام اصرار می فرمایند و در نهایت علامه می فرمایند که
نظر من این است که مراجع همه با هم برای مقابله با شاه یک بانک تاسیس
کنند.... که خب همان طور که فرموده بودند کسی استقبال نکرد.
این نگاه
عمیق علامه هنوز هم متاسفانه توسط مراجع مورد استقبال قرار نگرفته است،
شکی نیست که با توجه به سوابق بانک ها و رفتارهای غیر دینی و احیانا ربوی
آنها ملت مسلمان ایران اقبالی به بانک ها ندارند، اکثر مردم ترجیح می دهند
طلا یا ملک بخرند تا این که پولشان را در بانک بگذارند، اما یقینا اگر
مراجع ورود کنند رویه فرق خواهد کرد و مردم اقبال زیادی خواهند کرد، البته
فقط صحبت از تاسیس بانک نیست بلکه به نظر لازم می رسد که حتی از اعتبار
مرجعیت برای تقویت بنیه ی اقتصاد کشور استفاده شود چه ایرادی دارد که زیر
نظر آیت الله مکارم و با برند و اعتبار ایشان تولیدی کفش یا لباس بوجود
آید، چه ایرادی دارد زیر نظر و تحت اعتبار و برند آیت الله جوادی آملی
کارگاه تولید مواد غذایی مورد نیاز مردم ایجاد شود، شاید مردم بین کالای
داخلی با کالای خارجی خیلی تفاوتی قائل نشوند ولی قطعا میان کالایی که با
برند و اعتبار و نام یک مرجع تقلید تولید می شود و کالاهای خارجی تفاوت
قائل می شوند و کالای مراجع را بر می گزینند. به نظر می رسد لازم است امروز
این اعتبار برای اسلام و انقلاب به میدان اقتصاد آید و نباید از این ضرورت
چشم پوشی کرد...
مطلب سوم این که حضرت آقا فرمودند که سرمایه های
کوچک مردم اگر جمع شود می تواند از وزارتخانه ها بسیار در رشد اقتصاد و
اقتصاد مقاومتی موثر تر واقع شود و این نکته ی بسیار کلیدی مهمی است که
امام راحل نیز مکرر به آن اشاره فرموده بودند که اقتصاد را باید به مردم
سپرد، متاسفانه سی و اندی سال است که دولت تنها در اقتصاد چوب لای چرخ ملت
کرده است و آن قدر که ملت از مجوز گرفتن از دولت نا امید هستند از به ثمر
نشستن فعالیت تولیدی نا امید نیستند... علت هم آن است که بسیاری از مشاغل
دولتی مربوط به دادن مجوز است و اگر دولتی ها راحت مجوز دهند لابد مقامات
بالاسرشان تصور می کنند که سرشان خلوت است و این صندلی در اداره اضافه است
از همین باب به نظرشان لازم است که برای مهم جلوه دادن پستشان کارآفرین
های بیچاره را هر روز چند نوبت در جلوی میزشان به صف کنند تا مقامات بالاسر
بفهمند که این آقای فلانی چقدر سرش شلوغ است و شاید لازم باشد برای او زیر
دستی در نظر گرفته شود. دکتر احمدی نژاد با نوید دادن مشاغل زود بازده و
حمایت چنان مردم را به وجد آورد که ملت کارآفرین ایران احساس پرواز به آنها
دست داده بود و تصور کردند الان دیگر می شود رحت مجوز گرفت ولی زهی خیال
باطل که مجوز دهنده ها در هیچ دولتی عوض نشدند و همچنان چوبهای لای چرخ
اقتصاد مردمی ماندند...
به هر حال همه باید با این تهدیدات و حصر
اقتصادی دشمن نگاهشان نگاه اقتصاد مقاومتی شود، خصوصا کشاوری در اولویت
اصلی است جوانها وارد شوند و ان شاء الله برکات الهی را از خاک پر برکت
ایران اسلامی استخراج نمایند (اینجا و اینجا دو کلیپ صوتی تولیدی سنگر را از بیانات امام خامنه ای بشنوید)
- اقتصاد مقاومتی